فرداش عروسی عموم بود واس عروسی عموم اماده میشدیم خونه مادر بزرگم بودیم من ب اصرار بقیه دامن دختر عمومو پوشیدم ببینن تو تنم چ جوریه کمرش تنگ بود واسم درش اوردم یهو لکو دیدم رو شورتم وای خودمو میزدم دختر عمومو میزدم کش دامنت تنگ بود ب خاطر اون اینجوری شد 🤣🤣😂😂😂😂
من اولش ک فهمیدم پریود شدم ذوق کردم😂..اما بعدش ک باید همش پوشک میذاشتم و اینا گریه کردم مسافرت رفته بودیم منم ک اولین بارم بود یعنی افتضاهیم افتاد یادش میفتم دلم برا خودم میسوزه
کسی رو نداشتم
مادرم مدام سر کار بود
یک برادر و خواهر کوچیکم داشتم که باید مراقبشون میبودم .... مابقی ازدواج کرده بودن و شاید به اصرارمن دو هفته ای یکبار دور هم جمع میشدن😊 میگفتم که چی بشه؟ برام جشن بگیرن! اصلا برا خودمم اصلا عجیب نبود
یک اتفاق عادی ای بود که همکلاسی هامم میشدن
من دوم راهنمایی بودم شدم و ماه رمضان بود از قبل توی مدرسه توضیح داده بودن اما خجالت میکشیدم به مامانم بگم. چند روز الکی روزه گرفتم ولی بعدش گفتم
سیر طبیعیه تکامل بدن یک بانوست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
