من شوهرم باهام قهره عصری زنگ زد مامانش بعد مامانش گفت داریم میریم یه جایی (تفریحی) شوهرم خودش گفت ماهم میاییم
بعدا به پدرشوهرم گفت خواستی بری به ما بگو
من باهاش نرفتم گفتم خب اگه میخواستن به ما میگفتن بعدا فهمیدم غذا درست کردن شام بدن بیرون دورهمی ولی مادرشوهرم به من اصلا زنگ نمیزنه بگه منم نرفتم
الان شوهرم باهام قهره