بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پدر من معتاد بود.مادرم یه خانوم همه چیز تمام.الان حافظ قرانه انقدررررر صبر و تحمل کرده و قرآن خونده. ...
امیدوارم خدا به مادرتونوصبر بده خیلی سخته من تو این یه ماه داغون شدم نمیتومم قوی باشم کارم فقط گریه و غصع است نمیتونم اعتماد کنم هر جی شوهرم قول میده باور نمیکنم چون خیلی ها رو دیدم قول مردونه دادن و باز رفتن سمتش
امیدوارم خدا به مادرتونوصبر بده خیلی سخته من تو این یه ماه داغون شدم نمیتومم قوی باشم کارم فقط گریه ...
مامان منم میگه الان.میگه بچه بودم ازدواج کردم وقتی فهمیدم خیلی گریه کردم.سالها عمرم با گریه گذشت.خیلی بهم قول داد ولی بازم بیرون با دستاش میکشید و من خبر نداشتم
به کپسول.توش چندمدل موادو مخلوط کرده بودن.آره.اوایل زیر بار نمیرفت.منم سکوت کردم تا رسید به تهش و درحدی که سرسفره هم چرت میزد.بعد رفتم با برادر بزرگترش صحبت کردم.اونم باهاش حرف زد قبول کرد که بره کمپ.دوهفته موند وقتی پاک شده بود عذاب وجدان گرفته بود.بیقراری کرده بود گذاشته بودن زنگ بزنه بهم.گریه کرد گفت جبران میکنم😢صداشو نشناختم.بعدش تا سه ماه کلاسهای ان ای رفت دیگه لغزش نکرد.ان ای عالیه.