جاریم دختر خاله شوهرمه با برادر شوهرم از فرنگ اومدن یک ماهه بعد هر موقع که میان یکی از فامیل مادر شوهرم خاله ای دایی کسی دعوت میکنه مارو نمیگن فقط برادر شوهرم اینا و پدر و مادر سوهرم و خاله و شوهر خاله(که مامان بابای جاریمم هستند ) میگن مثلاروز ی که جاریم اومد همه خونه باباش اینا بودن پسر منم بود جز منو شوهرم حالا امروزم یکی از دایی ها مهمون کرده دوباره همینجور پیارسالم که اومدن اون یکی دایی همین کارو کرد در صورتیکه ما بارها به پدر شوهر گفتیم که ناراحت شدیم و اونم گفته حق دارید و از دلمون در اورده ولی دوباره که دعوت میکنند پدر و مادر شوهرم میرن انگار نه انگار حالا شوهرم این اس برا باباش داده
ببین پدرشوهر مادرشوهرتو بیخیال شو آخه اونا که نمیتونن بگن اون پسرمون هم دعوت کن ولی با خود اونا قطع رابطه کنید مهمونی هم میگیرید فقط و فقط کسایی که دعوت میکنم را بگید
ببین پدرشوهر مادرشوهرتو بیخیال شو آخه اونا که نمیتونن بگن اون پسرمون هم دعوت کن ولی با خود اونا قطع ...
وقتی یه موضوع تو یه فامیل به یه عادت در میاد یه جا باید پدر و مادر یه اقدام کنن تا بقیه هم حساب کار دستشون بیاد دایی شوهرم اومده خونه مادر شوهرم اونجا دعوت کرده میخواست مامانش یا باباش بگه ما عذر خواهی میکنیم بعد میگن اخه چرا بگن اخه مادو تا پسر داریم همیشه هم شومارو با همه بچه هاتون دعوت کردیم تمام این میشد واسه همه فامیل
وقتی یه موضوع تو یه فامیل به یه عادت در میاد یه جا باید پدر و مادر یه اقدام کنن تا بقیه هم حساب کار ...
تا حالا هیچکدوم از دایی ها یا خاله ها شما را دعوت نکردن؟؟؟اگه کردن یه مهمونی بگیرید یا جشن تولدی چیزی فقط اونو بگید یا اگه هم هیچکدوم دعوت نکردن فامیل خودت را دعوت کن جوری که مادرشوهرتم بفهمه چندبار که اینکارا کردی حالیشون میشه دیگه هم اعتراضی نکنید