حال من دست خودم نییییست
دیگه آروووم نمیگییرم
دلم از کسی گرفته که میخوام براااش بمیییرممم
باااااز سرنوشت و انتهای آشنایی
باااز لحظه های غم انگیز جدایییی
ممنون میشم اگه واسه ارامشم دعا کنید یا حتی فقط یه صلوات مهمونم کنید
منم براتون صلوات میفرستم
عزیزم آروم باش واست صلوات فرستادم. بیشتر قرآن بخون.
منم مث خودت درد فراق رو دارم تحمل میکنم خیلی سخته ولی خواست خداست
هم کلاسیم بود سه سال پیش اومد خواستگاریم ولی چون کار نداشت و قومیتشو از ما پنهون کرد بابام مخالفت کرد. بعدش بهم پیام داد خونوادم دوست دارن خونوادتو راضی کن دوباره میایم. حتی مامانش بهم زنگ میزد. منم یکم بهش پول دادم ماشین خرید کمکش کردم آزمون شرکت کرد استخدام شد و خونوادمو هم راضی کردم . یه هفته مونده بود دوباره بیاد خواستگاری همه چی اوکی بود و شوق داشت یهو گفت مامانم مخالفه میگه اون دفعه جواب رد دادن ضایع شدیم و گفت تو به مامانم زنگ بزن منم گفتم دوسال با خونوادم جنگیدم تو هم خودت خونوادتو راضی کن در نهایت گفت پس فراموشم کن
یعنی خورد شدم دو سال از عمر مو هدر دادم بخاطر همچین آدمی
آرامش برات میخوام از خدا بهت بده حستو درک میکنم
من6 ساله ازدواج کردم امااا الان اینقدر با شوهرم مشکل دارم که نمیدونم کدومشو درست کنم
من حتی بهش گفتم با تمام این کارایی که کردی من باور ندارم دوسم داری اگه میخوای باور کنم بهم ثابت کن
حتی راه جلو پاش گداشتم
اما اون گفت میخوای باور کن میخوای نه
برو خونه بابات
[QUOTE=98946427]اخه فک میکنه فقط خودش درست میگه حرف منو قبول نداره[/QUO]
درکت میکنم گلم اینجوری آدم خیلی سختشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
