2777
2789
سلام
من همین دورو برا هستم
در یک اقدام ابلهانه 40 نفر مهمون دعوت کردم برای پس فردا و هنوز گیج عمل متهورانه خودم هستم...
اصلا نمیدونم چی درست کنم و اصلا چیکار کنم و اصلا کی؟ چی؟ کجا؟ ....هان؟

مارسیم تو این هیری ویری ممنون که حس کنجکاوی منو انگولک میکنی عزیزم
سارینا مردم برات خاله عجب ترکونده بودین خودت و مامیت، راستی مردم از حسودی بابت کلاه سارینا کی رو بباید ببینم حالا؟
هما خدا قوت
من از دیروز دچار تهوع ، سردرد و معده درد و ضعف و بی حالی بودم الان بالاخره بهترم
خدای آسمونها
خدای کهکشونها
برس به داد دل عاشق ما جوونها....منظورم اینه که جوونی = جنون ، جنون هم عالمی داره و من مجنون رو چه به 40 نفر مهمون اونم بدون برنامه ریزی قبلی.....قضیه اینه که پشیمونم و پشیمانی دگر سودی ندارد
سلام صبح همگی بخیر

تولد تولد تولد سهند عزیزم مبارککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک

وای شرمندم کردید با این تعریفاتون ممنونم چشمای شماها زیباست که همچی رو زیبا میبینید

وای الی چه کردی با خودت دختر راستی من که گفتم چیکار کردم و چی پختم بهتره بقیه هم بگن چی پختن تا تو بتونی راحتر تصمیم بگیری در مورد کلاه هم اصلا" قابل نداره میخوای برای تولد سام پیک کنم برات بدون رو در وایسی عزیزم من از بازار خریدم کلاه رو اگه راهت افتاد میتونی به راحتی پیدا کنی

زن قـــــداست دارد ....
بــــراى با او بـــــودن باید مــــرد بود !
نه نـــــر ... !!!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بچه هاااااااااااااااا نمیخواید بیایید یه قرار بزارید همدیگرو ببینیم چرا هیچکس نمیاد گریهههههههههههههههههههه
زن قـــــداست دارد ....
بــــراى با او بـــــودن باید مــــرد بود !
نه نـــــر ... !!!
سلام بچه‌ها
خوبید
منم خوبم علی دیشب تا صبح طفلک اذیت شد فکر کنم اثر واکسن چون 10 روز گذشته

الی خدا قوت من از پس یه تولد بر نمیام تو خیلی خوب به این کارای مهمون داری می‌رسی یه کلاس آموزشی باید بزاری

مونا تو فعلا بیا یه قرار بزار ما که نزدیک همیم همو ببنیم الان چند ماهه نمی‌تونیم همدیگرو ببنیم
به هر حال من پایه هر گونه قرار و مدار هستم

هما چرا دیر به دیر میای لابد کارات زیاده ایشالا زودتر کارای خونت جمع و جور شه

وای مارسیم من همیشه به تو فکر می‌کنم ولی فکر کنم تو از همه بیشتر بچه‌داری یاد گرفتی حداقل من که همیشه آویزون مامانم هستم فکر می‌کنم اونقدرا به این کارا وارد نشدم

خوب دیگه بچه‌ها من به طور جدی دارم به عوض کردن کارم فکر می‌کنم در نتیجه اگر کسی کاری سراغ داشت حتما به من خبر بده لطفا خواهشن و هر چیز دیگه‌ای

فعلا بای

سلام به دوستای خوبم

اول اول از همه چیز " تولد تولد تولدت مبارک ... مبارک مبارک تولدت مبارک ... بیا شمعا رو فوت کن که صد سال زنده باشی"

سهند گلم ، سفید برفیه تیر ماهی ها تولدت مبارک خاله ..... ایشاله عروسیت ( مادرزنی رو حال میکنید....)

محبوبه جون زود کامپیوترتو درست کن بیا برامون بنویس از تولدای گل پسری (آخه محبوبه هم دوتا تولد میگیره)

بعدشم . الی جونم بهتر شدی عزیزم شاید میخوای ایشاله سام رو از تنهایی در بیاری (خواهری برادری..........*
ایشاله چیزی نباشه . زود زود خوب بشی و تولد سام هم به خیر و خوشی تموم شه میدونم خیلی سخته تمام روح و ذهن و فکر و جسم و .... آدم رو مشغول میکنه این مهمونی ها ولی اگه کاری از دست ما ساخته هست بگو عزیزم

مارسیم جون مردیم از کنجکاوی خانمی . به قول الی تو این هیر و ویر من فقط کنجکاوی کم دارم

بچه ها امروز تولد سهند و من نمیخوام چیزای بدی بنویسم ولی اوضاع و احوال زندگی من اصلا خوب نیست . حسابی بهم ریختم هفته پیش رو بطور مختصر براتون نوشتم . شنبه ساعت 2 قرار بود کامیون بیاد برای وسائل ما و من درب و داغون و خسته که ساعت 1 دیدم بله پری خانم تشریف آوردن و خودتون بقیه حال و روز منو حدس بزنید ... حالا اثاثیه رو ریختیم تو خونه بعداز ظهر دیروز رفتیم با این حال من اثاث بچینیم که مامان زنگ زده که الینا خیلی خیلی گریه میکنه و بهانه میگیره آخه بچم یه هفته بود درست منو نمیدید و تازه الینا شبا عادت داره پیش خودم باشه و وقتی رفتم خونه تا منو دید گریه های سر داد که گوش فلک رو پاره میکرد و دل منو که تیکه تیکه کرد الانم که یادش میافتم بغض میکنم و خلاصه وضع خونه افتضاح ، وضع روحی من افتضاحتر و وضع جسمی که نابود . هنوز خونه مامانم هستیم و من واقعا دلم دیگه خونه خودمونو میخواد و من درست مثل یه چهارپا تو گل گیر کردم .. از طرفی هم هفته پیش تعطیلات باعث شده که بهم مرخصی ندن. ... ولی من مثل دختر خوب همه اینها رو تحمل کردم تا اینکه یک ربع پیش بهم خبر دادن از فردا به مدت 3 روز دوره آموزشی داری از ساعت 9 تا 6 که این شامل پنج شنبه هم میشه و هم اینکه من ساعت 5/2 دیگه نمیتونم برم (حالا قیافه منو دارید)
ببخشید اذیتتون کردم ولی واقعا دیگه دارم میمیرم..
روز همتون خوش و خرم و ایام به کامتون

راستی مونا جون با همه این اوضاع و احوالم قراره دست جمعی رو هستم (بس که پررو هستم و صدالبته دوستتون دارم)



وای هما منم دقیقا همین تصمیم رو دارم که آخر این ماه برم استعفا بدم منم دقیقا عین تو فکر می‌کنم مگه آدم چند سال زندگی می‌کنه ولی نمی‌دونم کار درستی یا نه
بچه‌ها تو رو خدا کمکم کنید خیلی تو فکرم نمی‌دونم چی کار کنم
وای هما دیوونه نشو دختر . می فهمم خیلی خسته ای خیلی ولی اینکارو نکن . یه مدتی مرخصی استعلاجی یا

مرخصی بدون حقوق بگیر استراحت کن بخدا حالت خیلی بهتر میشه .

درکت می کنم ما مامانی شاغل خیلی فشار روانی و عصبی رومون بیشتره ولی به خدا این روزا می گذره و این فرفره

ها هم بزرگ میشن . یه خورده بیشتر فکر کن .

منم خیلی روزا به استعفا فکر می کنم ولی میگم چند وقت دیگه نیلا بزرگ میشه و آب و گل در میاد اونوقته که من

نیاز به کارم پیدا می کنم که دیگه ندارمش . اونم کار تو که خیلی خوب و عالیه .

خانومای که می خوان استعفا بدن بشتابید......
من مدتهاست دلم می خواد بی خیال کار بشم و بزنم تو یه سری کارای بیزنسی البته منظورم بعد از دفاع از تزه!!!!!!!!
دیگه دلم نمی خواد برگردم شرکت ،شاید ناخوداگاه به همین خاطر این پایان نامه رو اینقدر دارم کش میدم!! مثلا نمونه اش اینکه من مثل خر خراطی یا شایذم خراتی مدام کار میکردم و برای اینکه حرف و حدیث پیش نیاد و بچه ها نگن خانوم مدیر عامل الکی پول میگیره از همه مزایا محروم بودم تا اینکه فوق قبول شدم راننده شرکت اومده میگه مبارکه راستی چقدر درس خوندین کاردانی به کارشناسی قبول شدین؟ بهش گفتم کارشناسی ارشد قبول شدم چی بگه خوبه؟؟؟؟؟ گفت.....اااااااااااا من نمیدونستم شما لیسانس دارین فکر میکردم به خاطراینکه خانوم آقای مهندسین بهتون میگن خانوم مهندس!!!!!!!!!!!!!!
دارین قیافه منو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نظریه جدید: هرچی کار احمقانه تر باشه درامدت بیشتره

مثال1: یه خانومی بود13 سال پیش تو یه جای اجاره ای 30 متری ابروی نازنین منو برمیداشت که بنده 19 سالم بود همون خانوم الان 8 واحد آپارتمان اداری تندیس رو داره که همه رو یکی کرده و با کلی دبدبه و کب کبه صاحب آرایشگاه تندیسه و منو هیچ جاش حساب نمیکنه و پارسال روز 21 تیر 3 ساعت با اون شکم و وضع و اوضاع نشستم تا ابرومو برداره تصورشم خنده داره تعجب میکنم چرا اونموقع خفه خون گرفتم و نگفتم صفورا من اینهمه ساله مشتری تم!

مثال 2: خانومی رو می شناسم که تو کار اجاره سفره عقده و تا جایی که من میدونم اینقدر درامدش عالیه که شوهرش استعفا داده یه دونه از این ننو ها آویزون کرده از سقف هر روز ولو داره اون تو کتاب می خونه و حال میکنه!

مثال 3: پریروز زنگ زدم یه جا که یکی شمارشو داد بهم گفت برای مهمونی کلی اردور های عالی درست میکنه زنگ زدم بعد 10 بار که یه ربع دیگه زنگ بزن و نیم ساعت دیگه زنگ میزنم و غیره بالاخره بهم منو داده که فلان چیزو داریم و بهمان چیزو اینجوری می پیجیم تو خمیر نازک و اینو ایزمول بامبول میکنیم و غیره براتون درمیاد نفری 22 هزار تومن بهش میگم خانوم ناناز، پسر من یک سالشه داماد نشده که بخوام فقط برای میز اردورم اینهمه هزینه کنم و گوشی رو گذاشتم.

مثال 4 : هفته پیش رفتم یه شو مانتو 4 تا تیکه پارچه رو به کثیف ترین و بی سلیقه ترین وضعیت ممکن بهم قر و قاطی وصل کرده از 180 تومن به بالا قیمت گذاشته!

نتیجه اخلاقی: گور بابای درس و مدرک و خانوم مهندسی که می خوام صد سال سیاه به نافم نبندن....

توضیح واضحات: من به هیچ عنوان نمی خوام به هیچ قشری و هیچ شغلی توهین کنم ،همه همه همه در هر شغلی که هستن محترمن اما راستش دیگه بد جوری داره کفرم بالا میاد منت همه رو باید بکشی از عکاس و خیاط و آرایشگر و کارگر و غیره و هی وقت بگیری هی بری معطل شی و هی نازشونو بکشی و هی قربون و صدقشون بری تا کارتو راه بندازن

تبلیغات: خانوم حنا، نامی که به آن اطمینان دارید!

اخبار:اگه تا چند وقته دیگه شنیدن سفره عقد می خوای فقط خانوم حنا اونم باید از 6 ماه قبل رزرو کنی شک نکنین که خودمم جدی جدی دارم رو یه سری کارای اینجوری فکر میکنم . هم تو خونه پیش گل پسرم هستم هم درامدم از مهندسی بیشتره هم ...ههمین دو تا دلیل بس نیست به نظرتون؟

بازم توضیح: سفره عقدمو خودم درست کردم بعد از من 5 تا عروس ازم گرفتن و انداختن تا اینکه دیگه چیزی ازش باقی نموند .

استخدام: از همه مامانای مستعفی دعوت به همکاری می شود


پی نوشت:چی؟ تب؟ هزیون؟ نه من خوبم ولی شما باور نکنین!!!!
سلام سلام سلام
من همچنان بر تصمیم خود هستم که برم استعفا بدم و برم سر یه کار دیگه ولی خودمم نمی‌دونم چه کاری

وای خانوم حنا جون اول صبحی دلم شاد شد با این نوشتت خیلی باحال بود و دقیقا درست

چرا راه دور بریم تو همین شرکتی که من کار می‌کنم یه سری آقایون تشریف دارن که دیپلم دارن و اینش اصلا مهم نیست مهم اینه که شاید یعنی حتما یه عرضه‌ای داشتن که الان اینا دارن دروغ نگم بعضیا دقیقا 10 برابر و بعضیا هم 20 برابر من با فروش پول در میارن و من اینجا . . . هیچی ولش

راستش من تو همین شغل خودم دلم می‌خواد یه کار دیگه پیدا کنم که یه کم بیشتر پیشه پسرم باشم قید حقوق زیاد رو هم زدم

ولی هما یه چیز بگم خیلیا آرزو دارن جای تو باشن به این راحتی کارت رو از دست نده بیشتر روش فکر کن

من که می‌خوام استعفا بدم شرکت ما هیچ آش دهن‌سوزی نیست و مثل این کار ریخته در نتیجه من از این لحاظ با تو فرق می‌کنم
سلام سلام

تولد تولد تولد سام جیگر مبارککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک

امروز من دیر اومدم ببینید چه خبر شده من رفته بودم واکسن سارینا رو زدم و الان اومدم سر کار خیلی شیککککک


هما بخدا اگه اینکارو کنی شیرمو حلالت نمیکنم حیفه کارت نیست یه مدت مرخصی بگیر این حرفا رو نزن بعدا" پشیمون میشی جونه من بیخیال شو تو رو خدا التماست میکنم قیافه منو داشته باشششششششش


خانوم حنا خدا نکشتت با این حرفات مردم از خنده ولی خداییش من اون موقع که مرخصی زایمان بودم مامانم با مشت و لگد میخواست منو بفرسته برم دیپلم آرایشگری بگیرم شوشو هم گیر که برو کارای گرافیکی با کامپیوترو یاد بگیر همه داد زدن این بهترین فرصته برو یه حرکتی کن ولی من با یک باسن گشاد گفتم نه بعد 6 ماه میخوام برم سرکار بزار الان پیشه بچم باشم مامان بزرگم خدا بیامرز
همیشه میگفت زن باید 40 تا هنر داشته باشه مثل گیس ببافه بندازه پشتش هروقت که احتیاج داشت یکیشو باز کنه که محتاج کسی نباشه ولی من نوه نا اهل گوش نکردم حالا هم هی مامانم میگه ولی کو گوشه شنواااااااااا

سمیرا جان ساتیار خوبه جیق جیقاش تموم شد واقعا" خدا بدادت برسهههههههههههههههه هههههههه ببوسش
دوستتون دارمممممممممممممممممممممممممممممممممممم
زن قـــــداست دارد ....
بــــراى با او بـــــودن باید مــــرد بود !
نه نـــــر ... !!!
سلاممممممم


هما کجایی بابا بیا بین چیا گفتیم منم موافقممممممممم

مونا اره تا رفتیم خونه آب رو آتیش شد شروع کرد بازی کردن حمومش کردم ساعت 10:30 رفییتم دم شرکت باباش ( دارید منووووووووووووووووووو چقدر بدبختم تازه 10:30 رفتم به زور از شرکت اوردمش خونه) اره داشتم می گفتم تو ماشین خوابید


الی واقعا تو راست می گی منم زده به سرم لباس هالووین وارد کنم ببین چه در امدی داره

بقیه مامانا مخلصتونم نه اعصاب دارم نه توان مونا منو دید با یه پسر شیطون چیکار می کنم ولی خیلی پرووام اصلا اعتراض نمی کنم!!!!!
واقعاً دمت گرم الناز جون خیلی خوب اومدی ... البته بگما شغلای اینجوری خودش ریسکه ولی اگه به کارت علاقه داشته باشی و یکم خلاقیت ... دیگه حله ولی خیلی ها هم ترجیح می دن یه مبلغی ولو ناچیز ماهیانه بگیرن و استرس شغلای آزاد رو نداشته باشن...

امیدوارم هر کاری می کنی موفق باشی...

نوشین جون تو مگه در جریان نیستی اون شغله رو توی مرحله ی مصاحبه رد شدم...

مامان الیناجونم من که گفتم تشنه ی هر نوع نظر پیشنهاد و انتقادی هستم... با گوش دل می شنوم عزیزم... یه تاپیک هم باز کردم
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=13867
اگه دوست داشتی اینجا نظراتت رو بذار و گر نه ایمیل بزن برام....

مامان میثم قدمتون به چشم عکسای ما اقامت رایگان هم اشانتیون داره ...

راستی شماها چرا پا نمی شید بیاین اصفهان؟؟؟ ول کنید بابا این شمال رو با اون هوای شرجی و کلافه کننده اش (شمالیا ببخشید)...

هانی جون روز جمعه 9 مرداد رو برات وقت گذاشتم فقط ساعتشو بهم بگو....

مامان الینا عجولانه تصمیم نگیر فکر کنم پشیمون می شیا آدم گاهی فکر می کنه به آخر خط رسیده ولی یادت باشه الینا هم بزرگ می شه و تو نیاز به پشتوانه ی مالی داری واسه آینده ی خودتون و الیناجون

تولد سام گلی کوچولوی تیرماهیا مبارککککککککککک
آتلیه تخصصی کودک دریچه اصفهان www.darichestudio.com و عکسهای جدید در @photodariche
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز