😂😂😂
منم با دختر داییم خیلی میخندم
چند روز پیش خواهر شوهرم داشت از بچگی های شوهرم تعریف میکرد انقدر ختدیده بودم دلم درد گرفته بود
خودم بذارید بگم . دیروز داشتم اخبار فوتبال رو میخوندم که به شیلی که چهارم شده بود مدال مس دادن بعد یه کاربر هم نوشته بود به تیمای پنجم و ششم هم دمپایی پاره و نون خشک میدن خیلی خندیدم خلاصه 😂😂
یکیش هم همین امروز داشتم پستای دوستم تو اینستاگرام رو میدیدم تو یکیش عکس خودش و یه بازیگر هالییود رو با فتوشاپ گذاشته بود بعد نوشته بود یه شب خوب با فلانی 😂😂
چهارماهه کامل جدا شدم و اصلا شوهرم رو ندیدم و ازپشت در بچه رو میدادم بهش. قبلشم یکسال بود جدا زندگی میکردیم و هر وقت میخواست پسرم رو ببینه میگرفت و میبردش بیرون. پشرم دوسالشه. دبروز بنا به دلایلی گفتم بیاد تو خونه ببینش. منم چادر سر کرده بودم و یه گوشه نشسته بودم و اون داشت بازی میکرد. یه دفعه پسرم اومد طرف من و گفت مامان این باباهه. یعنی باباش رو معرفی کرد بهم. کلی خندیدم. گفتم مامان میشناسمش!!!بعدشم گریه ام گرفت برا بچم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
