تعریف کنید.
یادم نمیاد
من ب همه چی میخندم😐
ب خواهرزادم
۳۰ ثانیه پیش به تو
نه ماه و نیمه کارم شده گریه 😢
به حرف هاي نگهبان دانشگاه
ديشب واس دوستام تكرار ميكردم پوكيدم از خنده
دیشب
یادم نیس😐
اینکه رفتیم رستوران از ما اصلا نپرسیدن نوشابه یا دوغ یا دلستر خودشون دیدیم نوشابه رو باز کردن توش هم نی انداختن
پسرم دیشب از باباش شیشه شیرشو میخواست منم کنارش دراز کشیده بودم
برگشت با اون زبون شیرینش گفت تو هم پتومو بیار
یعنی اینقد خندیدم دو سالشه کلمه هارو اشتباه میگه
به دوست شوهرم دیشب توی پارک استفراغ کرد سوار کشتی صبا بودیم
ایده خانم های قری که خانمه دوستشو گفته بود بیاد کمکش و شب تولد همسرش روی تخت با خامه و توت فرنگی تزیینش کرده بود و میگفت وقتی شوهرم اومد خیلی سورپرایز شد و خوشش اومد .
همش تصور میکنم زنه رو با دوستش موقع خدافظی
به حرفای نوه خالم
۵ دیقه پیش ب برادرزادم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
