اینحا بچه ی چارساله ی من یکماه تو بیمارستان بیستری بود بچم اب شد روزی میخواست مرخص بشه خیلی خوشحال بود همش میگف چرا خانم پرستار نمیاد سرم رو از تو دستم در بیاره چند بار رفتم ب پرستار گفتم نمیومد اخری کهاومد با یه منت ودعوایی محکمممم این سوزنو از تو دست بچه کشید بیرون