سلام دوستای گلم اول اینکه من گوچکترازاونی هستم که بخوام چیزی بگم ولی این تجربه مشکلاتی هستن که من توی زندگیم حلشون کردم به لطف خدا😀
اول اینکه تحت هیچ شرایطی وابستگی شوهرتون به خانوادش و خصوصا مادرش رو بهونه دعوا نکنین و به این خاطر بهش غر نزنین درعوض چندتا سیاست داشته باشین همه ی حرفاتون رو بهش نزنین چون ممکنه خانوادش بفهمن ،ببینین قلق شوهرتون چیه با تمرکز روی همون بکشینش طرف خودتون مثلا شوهر من بشدت عاشق تعریف و تمجید از کاراش هست😁و باهمین کار ساده من خیلی موفق بودم💪من توی فامیل مون هم دیدم که وابستگی به خانواده بعد چندسال بارفتار درست خانم خونه تبدیل میشه به وابستگی به همسر😉پس صبووووور باشین
دومین تجربه من این بود که بادعوا کردن به هیچ جایی نمیرسم تاشوهرم عصبانی میشه اگه مقصر باشم که مظلوم میشم☹اگه نباشم هم سکوت میکنم تا آروم بشه بعد یه روز که آب ها از آسیاب افتاد حرف حرف خودم میشه...خصوصا که خودش هم میفهمه مقصره من کوتاه اومدم حس شرمندگی داره😁
سومین تجربه هم توی مسائل مالی بود که