عاقا امشب من تو خونه داشتم کارا خونه رو میکردم هی صدای آهنگو جیغو دادو هو هو میومد ... انقذ صدا زیاد بود من همش فک میکردم صدا از تو کوچس .... بعد شوهرم از بیرون ک اومد صدا از خونه پایینی بود
.. بچمونم ب صدا خیلی حساسه نمیخابه . شوهرم رف ک بهشون بگه صدارو کم کنین. منم از لای در داشتم گوش میکردم ک چی میگت . اولا ک شوهرم هرچی درو میزد نمیشنیدن. بعد ک در باز شد زنه همسایه درو باز کرده . شوهرم بش گفته لطفا صدا آهنگتونو کم کنین ساعت از ۱۲ گذشته بچمون حساسه . زنه هم گفته عقد خواهرمه درو بسته . خیییلی بهم فشار اومد منم بلند بلند گقتم ک مگه تالاره ؟! تالارو گذاشتن واسه همین جشنا .... معلوم نیس از کدوم دره دهاتی اومدن ک شوهرم اومد تو گفت وجدانا چقد ساده ای !!! گفتم چیشده گف وجدانا باورت شد؟ بابا اگه جشن عقد بود بنظرت تو آپارتمون کوچولو میگیرن ؟! بعد وقتیم درو باز کرد کلی بوی دودو سیگارو قلیون میومد . بعدم اینکه وقتی میرقصیدنو هووو هووو میکردن معلوم کلی مرد و زن قاطین اگه شوهرش تو خونه بود بنظرت زنش با اون وضعیت میومد درو باز مبکرد ؟؟؟؟
من شااااخ دراوردم
شوهرم گف فردا پس فرداذاگه شوهرشو تو پارکینگ ببینه بهش میگه ک اگه زنه واقعا خراب بازی دراورده جم کنه زنشو
بنظرتون واقعا این زنه خرابه ؟؟؟؟ باورم نمیشه نمیدونم چرا