حالم بده طبق معمول یه آدم دیوونه و روانی شدم 😔😔😔 خیلی اذیتم میکنه شوهرم... نمیدونم چیکار کنم... فکر نکنم هیشکی اندازه من زجر کشیده باشه تو زندگیش... دخترا تو رو خداااااا با چشم باز ازدواج کنید...وقتی تو دوران دوستیتونفهمیدید طرف عصبیع یا مشکل خانوادگی داره هییییییچوقت به امید اینکه درست میشه ازدواج نکنید 😔😔😔😔
تا حرف میزنم فحشم میده... مثلا یه موردش امشب سر اینکه بهش میگم انقدر خرجای الکی واسه شکم نکنیم من و کشید به فحش... ساندویچ خریده بودتو خیابون میگفت اگه نخوری جلوی همه میگیرمت زیر تیپا و لگد .. همش بهم میگه ازت متنفرم .... البته منم ازش متنفرم نمیدونم چرا موندیم با هم... هرکی میبیندش فکر میکنه خدان... فکر میکنن ما خیلی خوشبختیم ولی هیشکی از زندگیم خبر نداره
تا وارد خونوادمو میشه تک تک رفتاراشونو حفظ میکنه که بعد بزنه تو چشم... به خدا من آدمش کردم هرچند که همین الانم هیچ مالی نیس... یه خانواده بیکار و علاف ؛ بابای معتاد بدون خونه و زندگی و حقوق... الانم که مرده خرج مادرش افتاده رو دستمون... یه مشت آدم بی خطه و سلیطه و بی آبرو هستن... ولی همش خانواده من و میزنه تو چشم
همه عقدشم میدونم از کجاست... چون با مامانش قهرم.. ولی خدا شاهده اگه من بخوام بهش بگم نرو و بیا .. یا خرجش نکن یا... فقط چون ازش فحش خوردم دوست ندارم ببینمش
نمیدونم واقعا... دوست دارم بمونم ولی داغونم کرده هر شب قرص اعصاب میخورم... تیک عصبی پیدا کردم... از جدایی میترسم.. البته مطمئنم خودشم دوست نداره جدا شیم... ولی نمیدونم چیکار کنم