دوستم نمیدونی چقدر عاشق این مرد شده بود. اصلا خودش الان حالش بده. نه به خاطر زن طرف.
به خاطر اینکه زنه مدارک اورده که مرده چند دفعه سابقه کمپ ترک داره.
میگه انگار کاخ ارزوهام خراب شده.
میگه نمیتونم خودم بگم.
نمیخوام دروغ همم بهش بگم.
راستش من ته دلم ناراضیم دخالت کنم.ولی حال دوستم بده.
با قرص اعصاب میخوابه الان . میخوام به دوستم بگم منم نمیونم بگم. بالاخره خودش بگه