دیگ کلی نقشه کشیده بودم ک مثلا بخوابم ک ناراحت شه و اینا
نشد دیگه
فقط چشم بند بستم و رفتم زیر پتو
اومد تو اتاق
گفت سلام عشقم
جوابش ندادم
گفت ب این زودی خوابت برد خانوم
بازم جواب ندادم لباساش عوض کرد اومد کنارم خوابید
استارتر با اجازت من ميتونم از بچه ها بپرسم
هر كى vp.n پرسرعت براى آيفون ميدونه بگه
فقط نگو شب جمعه هم داشتی استاتر 😂😂
ببخشیدا به همچسن مردایی باید به کل بی محلی کرد
بجزعروسی دوستاش همکاراش وکارهاش جایی حق نداره بره چهههه برسه سینمااااااا
خودشم اخه تایک ونیم شب برو بپرس ازسینماچی ببین تایک ونیم شب بازبودن؟؟؟؟؟
ببخشین من بودم اصلا باورنمیکردم اصلا وبه همین دلیل میکشتمش
کاسه های داغ تر از آش شاید بخواد ببخشتش
شما اجازه نمیدیییین؟؟؟؟؟🤣🤣🤣🤣
کلی حرف تو دلم بود اخه من یک ماه بود درست و حسابی ندیده بودمش تازه هم عروسی کردیم
اما انگار لال شده بودم
هی صدام میزد نازمو میکشید اما نمیتونسم یه کلمه حرف بزنم خیلی گیر شد که عشقم تو رو خدا نگام کن جون من نگام کن ک منم بغضم ترکید
چشم بندو پرت کردم و شروع کردم گریه کردن اونم خیلی شوک شده بود فقط نگام میکرد منم از ته دلم زار میزدم
به اینک چقد بی معرفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
