خواهر شوهرمن ی هفته درمیون دوشب میاد خونمون بچه های فوق العاده زلزله ای داره یکی ۸ سال یکی۴ سال یعنی اونا میخان بیان من از یک روز قبل عزا میگیرم کل وسایلای پذیرایی و بجز تی وی و مبل و بوفه ها جمع میکنم میزارم اتاق درو قفل میکنم بازم قند پرت میکنه سمته تی وی میزبانای مبلمو جا ب جا میکنن میکوبن ب یخچال جیغ میزنن ی جا بند نمیشن مامانشونم گوشی به دس دراز کشه هیچیم نمیگه من فقط حرص میخورم لحظه شماری میکنم ک برن چیکار کنم بنظرتون؟؟؟؟ببیخشید طولانی شد🤗
خدایاشکرت ۹۹/۸/۱۴نی نی مو صحیح و سالم بغل کردم انشاالله قسمت همه ی منتظرا بشه این حس ناب ❤❤❤خدایا دو تا عشقای زندگیمو برام حفظ کن 🥰🥰🙏
به شوهرت بگو این دفعه زنگ زد, بیاد دعواش کنه بگه شوهرتو تنها نزار میخوای, بیای بیا باشوهرت شامتونو ک ...
شوهرم هر دفه ک میان میگه بگو حتما بیاد شام میگه ن کار داره یا میگه گفتم گف نمیام بعد میریم خونشون شوهرش میگه اصن به من نگف بیا کلا زنو شوهر با هم حال نمیکنن
خدایاشکرت ۹۹/۸/۱۴نی نی مو صحیح و سالم بغل کردم انشاالله قسمت همه ی منتظرا بشه این حس ناب ❤❤❤خدایا دو تا عشقای زندگیمو برام حفظ کن 🥰🥰🙏
حتی ی سری بابام عمل کرده بود بیمارستان بود اینا اومدن خونم بابام شب زنگ زد گفت دلم تنگ شده واست بیا بیمارستان با شوهرم رفتیم موندن خونه موقعی ک اومدیم گف یادتون رف ما خونه ایم با خنده منم گفتم بابام مهم تر بود یا مهمون تو خونم
خدایاشکرت ۹۹/۸/۱۴نی نی مو صحیح و سالم بغل کردم انشاالله قسمت همه ی منتظرا بشه این حس ناب ❤❤❤خدایا دو تا عشقای زندگیمو برام حفظ کن 🥰🥰🙏