ب نظرم ناخلف خونواده منم مامانم همیشه میگ اخه من از دست تو چیکا کنم؟
خلف خونمونم ابجی بزرگه بود ک سیاست مدار کارکشته ای بود و البته هس😕.داداش کوچیکه ک تهتغاری و عسل خونواده😡.پس من چی اخه؟
ب خاطر این کمبودا بود ک شاید منم گاهی بدجنس میشدم و اذیت میکردم .ب نظرتون حق داشتم؟
کیا مثل من بودن؟؟؟؟کیا تبعیض رو شدیدا حس کردن؟
من
من سرراهی خونمونم
من و همچنین خواهرم میگفت دلمون سوخت از پرورشگاه اوردیمت
من ناخلف خونمونم😂
چون ك خيلي از قانون هاى خونه رو زير پا گذاشتم
بدترينش همين بود ك با دوست پسرم ازدواج كردم و اصن خانوادم نميتونستن قبول كنن چرا من با يع پسر دوست بودم😳🤦🏻♀️
و خيلي سنت شكنى ها كردم كه بعضى وقتا مامانم ميگه ما از غصه تو دق ميكنيم😔خيلي دلم ميشكنن
من بزرگترین ارزوم تو نوجونی این بود ک روزی پدر مادر اصلیم از بالا مالاها بیان دنبالم😅
منم مث آبجی بزرگه شما بودم😜😜😜
من فقط س تا داداش دارم و تك دخترم و هميشه حس ميكنم مامانم داداشامو بيشتر دوس داره
ولى بابامم منو😁♥️
من ناخلف
خواهرم جواهری در قصر
داداشمم گل پسر مامان نباتی
بابای من هنوز نمیدونه با شوهرم دوس بودم وگرنهکلا اق میشم😊
من ناخلف نبودم
ولی خب عصبی بودم ... هنوزم هستم😝 اما خدایی مظلومم بودم.. خیلی بهم ظلم شد..هم مجردی، هم متأهلی
