خانما من ۸ساله ازدواج کردم با پسرخالم که اونموقع خالم اینا مخالف بودن من نمیفهمیدم چرا و بالاخره ماباهم ازدواج کردیم دوهفته مونده بود به عقدمون بهم گف من سیگار میکشم روزی یکی دونخ ولی میخوام ترک کنم بخاطرتو دیگه نمیخوام بکشم منم که ۲۰سالم بوود اون موقع و حدود یکسالی بود باهم حرف میزدیم و بهم زنگ میزدیم و ... ییعنی خیلی بهم علاقمند بودیم من خ شوکه شدم فکرنمیکردم سیگاری باشه من اصلا سیگار حتی ندیده بودم ودیگه جوابشو ندادم اماانقد زنگ زد و اصرار کرد منم عاشقش بودم طاقت نیاوردم اونم گف دیگه نمیکشه و چندهفته ای هم بقول خودش نمیکشیددیگه راست و دروغشو نمیدونم بعدم که گفتبود یکی دونخ من حرفشو باور کرده بودم و فکنمیکردم چیز جدی ای باشه. حالا که ۸سال از ازدواجمون گذشته و یه پسر۵ساله داریم فهمیدم که متادون هم میخوره اولش ماهی یبار بود بعد شد هفته ای یکی حالا گاها هفته ای ۲تا... از قیافش وقتی متادون خورده حالم بهم میخوره... بعدها از حرفاش فهمیدم قبلا تو دوران مجردیش اعتیادداشته و خانوادشم فهمیده بودن
فهمیدم دلیل مخالفت خانوادش برا ازدواج این بوده چون منم فامیل بودم و اینکه همه چیز تموم بودم اصلا اهل هیچ خطایی نبودم
ختي سيگار نديده بودي اينجاش اغراق بود ديگه😐
حالا نمیدونم چیکار کنم؟
خودتو چرا بیچاره کردی وقتی خانوادش هم بهت رسوندن که خوب نیست ..وقتی با وجود رابطه فامیلی متوجه اعتیادش حتی نشدید معلومه که خیلی جدی پیگیری نکردید ....متادون باید کمپ بره اصلا فکر نکنی چون قرص هست مهم نیست ..بسیاار مخرب هست
شوهر منم متادون میخورد،تو عقد فهمیدم
ببخشید عزیزم ولی من اصلا این حرف و قبول ندارم ..منم تو خانوادم سیگاری و معتاد نیست ولی عهد میرزا کوچک خان که نیست آدم مطالعه میکنه و اطلاعات میگیره اونم واسه ازدواج به این مهمی پس کم کاری خودتون رو بپذیرید ..حالا هم دیگه گذشته ولی اول که فقط با ازمایش مو معلوم میشه وگرنه هزار ترفند داره که در بره ..واسه مسایل جنسی و اینا همش بهانه و دروغ محض هست ..اعتیاد اور هست و ممکنه وارد فاز بعدی اعتیاد بشه ...اگر بچه نداری به نظرم چون ایشون سابقه اعتیاد داشته و ترک نکرده فکر اساسی کن
