چی ببرم ناهار صفحه 4 | تبادل نظر نی نی سایت

mzahra_baran

مدیر

عضویت: 1397/12/14

تعداد پست: 1464

میخوایم بریم جنگل قرار شد هر کی برا خودش ناهار بیاره یکم بیشتر ک کنار هم بخوریم .. چی درست کنم ؟؟؟

1398/03/01

00:52

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

ویلی_وونکا

عضویت: 1398/02/04

تعداد پست: 4820

داره میگه روزه میگیرم الان پریودم مسیحیه؟؟؟ خخخخ

منظورم اینه که سریع یسری میان میپرن میگن رووووووووووزه

نظرات من قرار نیست به مذاقت خوش بیاد

1398/03/01

01:03

0 نفر لایک کرده اند ...

bita_s

عضویت: 1397/03/02

تعداد پست: 533

فقط بال وقارچ

1398/03/01

01:03

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان دلارام

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

mzahra_baran

مدیر استارتر

عضویت: 1397/12/14

تعداد پست: 1464

خب هماهنگ میکردید همه یه نوع غذا میبردید مثلا هرکس اندازه خانواده خودش جوجه میبرد اونجا کباب میکردید

اینم فکر خوبیه فقط موقع تصمیم گیری من نبودم الان بهم خبر دادن .. همه هم تنهان

1398/03/01

01:04

1 نفر لایک کرده اند ...

شادی558

عضویت: 1388/10/14

تعداد پست: 6210

این ک خانوما همچین قضیه ای رو بفهمن باید خجالت بکشم ؟؟؟ آقا ک باهامون نیست .. وسط جنگل هم کسی نیست&n ...

آهان خانومن که خوبه حال میکنین خوش بگذره

"مهم بودن" در نگاه دیگران را فراموش کن،،، "روزنامه روز شنبه، زباله روز یکشنبه است "

1398/03/01

01:04

1 نفر لایک کرده اند ...

ملانیی

عضویت: 1397/09/24

تعداد پست: 14279

آره خیلیا از دست حکومت و گرونی ناراحتن سر دین خالی میکنن همسایه ما دیروز میگفت خرما گرونه روزمو با ...

مثل ائمه با نمک😊😊برای هرکاری بهونه زیاده عزیزم

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"

1398/03/01

01:04

0 نفر لایک کرده اند ...