حامد رو دو سه بار دیدم بعد عروسی
بار اول خیلی غیرعادی رفتار میکردم اولش و شانس آوردم اون بار شوهرم نیومده بود بام
من به یه دلیلی برا جشن نامزدی داییمکه خواهر حامد رو گرفته بود ( دختردایی پسر عمه میشدن)دیدمش
ولی اون خیلی راحت رفتار کرد
ولی بعد که برا عروسی با عروس اومدن اینجا چتدبار تنها که بودم یه تیکه هایی پروند ولی من دیگه اون آدم سابق نبودم و سکوت کردم