یک ساله ازدواج کردم دوسالو نیمم عقدبودم،هفته ای یه شب میریم خونه بابام اینا یه شبم خونه پدرشوهرم،به جرأت میگم دوسال عقدمو یک سالشو اونجابودم،مادرشوهرم بینظیره،فوق العاده زن خوبیه و من عاشقانه دوسش دارم عین مامان خودم،توخرید جهیزیم میبردمش وبا مامانم عین دوتادوستن،حتی مرباها ترشیا و سبزی های فریزرمو بامامانم دوتایی درست میکردن،البته منم همیشه حرمتشونو دارن،من آرایشگرمو به خاطراینکه من اکثرا خونه نیستم فقط بعد شاما هفته ای یه شب میان خونمونو به جرات میگم سه چهارماهه شام خونه مانیومدن،تازه وقتایی که میره بازار زنگ میزنه ازمن لیست میگیره چیزایی که میخوامو میخره برام میاره،روراییم داره که ناراحته ولی من درکش میکنم و هیچوقت ازش ناراحت نمیشم،غذاهایی که دوست دارمو هروقت درست میکنه زنگ میزنه بریم اونجا....
میخوام بگم همه آدمام بدنیستن،همه چی دوطرفس.
امیدوارم شماهام مثل من دوتا فرشته به اسم مادر ومادرشوهرتو زندگیتون داشته باشین.....
پدروپدرشوهرم که بحثش جداست، این چهار نفرواقعا کسایی هستن که دیگه مثلشون پیدانمیشه براتون....