2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

راضی شدم خونه رو بفروشه بزنه به کار پیشرفت کنیم پیشرفت که نکردیم هییییچ 200 میلیون بدهی بالا آورد ...

اخ اخ این تو لیست پشیمونیای منم هست

دور گلوی ما از بس پراز نیشه  جای نوازش هم خون مردگی میشه 
حرف دل منم هست واقعا اشتباهه

خیلی سخته.شوهرم خوبه ولی خانوادش...بعد ۴سال هروقت میبینمشون استرس میگیرم فردامادرشوهرم از شهرستان میخواد بیاد خونه ما شوعرم ببرش دکتر استرس گرفتم

وزن فعلی۷۳ .هدف اول ۶۸  هدف دوم ۶۵...امروز۹۹/۸/۱۱تصمیم جدی و دوباره برای لاغری دارم الهی شکرت که یه نی نی سالم بهم دادی ...برای خوشبختیه خودم دست بکار میشم تلاش میکنم و خوشبخت میشم ...خوشبختی حق منه و بالاخره منم لاعر شدم وزن ۶۰کیلو 🤩🤩🤩دلم نیومد قسمت اول امضامو پاک کنم ...بماند به یادگار...نی نی دومم هم بدنیا اومد الان دوتا گل پسر دارم ...خدایا شکرت که همیشه هوامو داری .هرچی خواستم بهم دادی ...کاش لیاقت بندگیتو داشته باشم😍واما پروسه ی لاغری من دوباره شروع شد شروع کاهش وزن :۲۶ /۱۱،وزن اولیه ۷۱😪😪۲۶ /۱۲ وزن:۶۶.۵😍😍ورن هدف ۵۸

مهربون و عالی خیلی بهم احترام گذاشت تو اون دوبار البته یبارم بردمش ارایشگاه چون بنده خدا ام اس داشت و کسی نبود کمکش کنه

بنده خدا سال ۹۳ فوت کرد و ما هنوز دوست بودیم ۱یال اخر رو زمینگیر شد و دوهفته قبل از فوتش تو بیمارستان بستری بود

الان خییییلی پشیمونم که چرا نرفتم بیمارستان ببینمش وقتی یادم میاد چه خریتی کردم گریم میگیره شاید میخواست چیزی بهم بگم چون تنها پسری بود که داشت و اونیکی پسرش ایران نبود و اصلا نمیتونست بیاد ایران

کاش میرفتم روزای اخر عمرش میدیدمش از نرفتنم مثل سگ پشیمونم

از این که بعد از عقدم یک سال بعدش با یکی از پسرای فامیل دوست شدم از شوهرم بدم اومد خدا منو ببخشه عروسی کردیم  دیگه تموم شد اما دوباره بعد هفت سال تو فوت باباش دیدمش بهم گفت هنوزم تو فکر توام هنوزم برام مثل همون روزای اول پر از هیجانی تو ختم فقط به من نگاه میکرد ای خدا ازت خواهش میکنم دوباره خر نشم 

مهر شوهرم تو دلم تا ابد بمونه 

شوهرم مردترین ادم دنیاست 

لطفا اگه دوست داشتین برای مامانم صلوات بفرستین🖤🙏

از ایران رفتنم

رو دادن ب دختر خواهر شوهرم

سبک کردنم واسه خانواده شوهر

دل و‌جرات نداشتن در برابر گند کاریه شوهر

ازدواج کردنم

من خیلی پشیمونی دارم از خیلی چیزا

خدای خوبم کم کم دارم ناامید میشم میشه کمکم کنی یه وقتایی میگم چرا صدام نمیاد طرفت چرا قهری با من چرا خدا ب نظرت بس نیست این همه غصه خوردن خدا جونم خیلی داغونم خیلی کاش یکم بهم کمک کنی . 
ووووااااای چرا عزیزم؟البته ببخشید که پرسیدم

خربودم بچه بودم بی تجربه بودم گول تیپ و قیافه و زبون چرب و نرمشو خوردم تازه یه بچه هم داره پیش مادرشوهرمه عصبی و مغرور و خودخواهه

الانم سه روزه قهریم  منت کشی هم هیچوقت نمیاد دست بزن داره فحاشی میکنه زود داغ میکنه بچه ننه س و من اینارو نمیفهمیدم تا اینکه باهاش ازدواج کردم

الانم دیگه نمیخام برم سمتش و آشتی کنم ازش متنفرم و تو فکر فرارو طلاقم خونوادمم موافقن 

بازم بگم یا نه😖

یه روزی حال منم خوب میشه
از این که بعد از عقدم یک سال بعدش با یکی از پسرای فامیل دوست شدم از شوهرم بدم اومد خدا منو ببخشه عرو ...

بعدازعقدت دوست پسرداشتی؟؟؟؟؟😳😳😳😳واقعاکه

هرطایفه ای زمن گمانی دارد.من زان خودم چنانچه هستم،هستم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز