و اینکه بازی هایی به بچه هات بده ک خسته بشن. مث بدو بدو. تو حموم گاهی بذار آب بازی کنن. من اولا که میترسیدم پسرم زمین بخوره ی پتو قدیمی مامانم رو کف حموم مینداختم و بعد میذاشتم بازی کنه
با آرد و آب بذار خمیر درست کنن و تو سرو روی هم نقاشی کنن و خوشحالی کنن
من جات باشم ب جای غصه خوردن فکر میکنم مربی مهد هستم و تا میتونی خوش بگذرون باهاشون و روحیه ات رو حفظ کن. نذار افسردت کنن. اخر سر بقیه هم میگن مرده و بیرون خسته میشه نمیشه ک بچه هم نگه داره
پس زن باید خودش به داد خودش برسه
گه گاه باید مسیولیت بهش بدی که کم کم عادت کنه. اگ از اول بگی بیا بچه ها هرشب یه ساعت واس تو محاله قبول کته. اما مثلا به بهانه ی حمام بگو نگهشون داره. دفه بعد بگو نگه داره تا ظرفارو بشوری و کمد مرتب کنی
اینجوری ریزه ریزه عادتش بده
بعد تو میخوای بچه هارو نگه دارن که خودت بتونی با خودت خلوت کنی
پس تو روز حسابی خسته اشون کن که دبگه واس ده شب بخوابن و بعد هم حداقل دوساعت واس خودت باش و ی چایی دم کن و کتابی چیزی بخون. یا حتی با شوهرت باش.... خلاصه ک باید مدیریت کنی و کارهای ریز و بیخود رو از سر خودت باز کنی
مثلا به جای خورشت درست کردن من همون گوشت رو باگوجه تفت میدادم و با برنج میخوردیم. زمان آشپزی خیلی کمتر میشه. کلا مفصل هارو بذار واس تعطیلی شوهرت ک کمک حالت باشه و جبهه نگیره در مقابلت