من اون روزی که ازدواج کردم بخدا قسم انقدر شوهرم خوب بود که هر روز سجده شکر میرفتم که خدا همچین شوهری نصیبم کرده از هر نظر عالی بود عااالی
اما روزیکه یکی از فامیلمون که وااقعا چشمش شوره دیدمون و رابطه خوبمونو دید بخدا قسم ورق برگشت رابطه مون داغون شد به یکماه نکشید تا طلاق پیش رفتیم خود همین فامیلمونم هی ترغیبم میکرد طلاق بگیرم
اما من موندم و تلاش کردم که رابطه مونو خوب کنم اما بخدا هر کار کردم دیگه نتونستم مث روزای اول کنم روابطو
الهی خدا انقدر به این بنده اش خوشحالی و خوشبختی بده که انقدر بخیل نباشه واسه دیگرون
نه فقط من زندگی خیلیا رو داغون کرده
من زیاد اعتقاد نداشتم ...ولی یه زندایی دارم... هر وقت بریم خونشون یا منو جایی ببینه یه اتفاق بد واسم میوفته.. یعنی کلا اونو ببینم کارم جور درنمیاد... در حدی که یه بار گفتم شکر خدا یه جا کار پیدا کردم بد نیست..فرداش رفتم سر کار گفتن از فردا نیا!!
اره شديدددددد
من اعتقاد ندارم ب هیچ کدوم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
