قضاوت ممنوع.خواهش میکنم. خودم به اندازه کافی حالم بده. هیچ کسی رو هم ندارم که بتونم بهش این حرفامو بزنم.
میفهمم کارم بده و خودم ناراحتم ولی دست خودم نیییییست.
امروز همسر سابقم رو دیدم اتفاقی . با زن و بچه اش.
وای خدا. چرا کمکم نمیکنی فراموشش کنم؟ درد من چیه؟ من که الان خوشبختم. شوهر خوب دارم. یه بچه ی ماه دارم.
پس چه مرگمه که هی فکر اون روزای جهنمیمیاد تو ذهنم؟؟؟