من خیلی حساسم؟

سلام دوستان میخوام یه مسلع که خبلی اذیتم میکنه باهاتون درمیون بذارم ببینم نظرشما چبه اکه همسرشما ابنکارو میکرد چ عکس العملی داشتبد.

قبلش بگم منوهمسرم عاشق همیم و ازدواجمون عاشقانه بوده  قبلش بگم شغل همسر من تقریبا مشاوره و برنامه تحصیلیه و دختروپسرای زیادی براش اس میدن ساعت مطالعه شونو و مشکلاتی که مانع درس خوندشون میشه به توضیخ میدن

چندروز پیش بخاطر یه مسله دیگه گوشی همسرمو برداشتم و وقتی تلگرامشو چک کردم دیدم با یه دختر چت کرده بود کع برای مشاوره پیشش میومده فبلا همسرم گفته بود که مسی میاد که ازنظر روخی وضعیتش نامناسبع و قصد خودکشی داره من هم چون به همسرم اعتماد دارم هیچوقت گیر نمیدادم بهش تااینکه اونروز توگوشیش بین پیام هاش دیدم که همسرم به اون دختر که خیلی ناامید بود و افسرده و نیگف هیچکس دوسش نداره اینحوری اس داده میخوای من باشم؟  و چندتا پیام دیگه که بیش از یه شاگرد باهاش صمیمی شده اینکه اون گفته میرم عروسی و همسرم گفته تو رقصیدن برعکس درس خوندن قوی هستی پس و‌.  وقتی اینو دیدم دنیارو سرم خراب شد حس مردم بهم خیانت شده همون لحظه بهمسرم کفتم و اون بهم گفت توخیلی حساسی منکه بهت کفته بودم خانوادش باورنکردن خودکشی میخواد بکنه و من ناچار شدم اینحوری نجاتت بدم که منم داد زدم تو چیه اونی وقتی خانوادش باور نمیکنن تو چرا باید باورکنی و... یکم بحث کردیم و اون رفت بیرون چندبار اس داد ببخشید و جواب ندادم و بار اخر گفت حق با توعه دیگه اینحوری نمیشه میبینی که نمیشه . به ذلایلی که لازم نمیبینم تویح بدم منوهمسرم اشتی کردیم و اون بحث تموم شد اما برای من کابوس شده مثل یه عکس میاد جلوی چشمم اون جملش که میخوای من باشم و دیونم میکنه و من نمیدونم چیکار کنم چی بگم .