سلام اخلاق شوهرم جوریه که هردفعه حرفی به مامانش به طور غیر عمد میزنم و اونم فرطی بهش برمیخوره عین مته پشت سر هم هی میگه برو به مامانم بگو چرا ناراحتی برو بگو منظوری نداشتم برو ازش بپرس که ناراحته یا نه انقدر که دلم میخواد از بچه ننه بودنش سرمو بکوبم به دیوار خدا نکنه مثل امشب تو مهمونی باشیم زود از دماغ آدم درمیاره همونجا خودشم با مامانش قیافش میره تو هم مهمونیو کوفتم میکنه چه عکس العملی نشون بدم ؟ چی بگم اینجور موقع ها ؟
بش بگو سسسسسسسسسسس
آخرین بار سر چی ناراحت شد؟
بگو خاله زنک نباش به تو مربوط نیست
خودم و مامانت حل میکنیم
تو چی میگی به مامانش.چرا مواظب نیستی
عزیزم بهش بگو باشه بعدا میرم عذر خواهی میکنم بعد یادش میره درواقع دست به سرش کن مدام بگو بعد یادش میره😊
شوهر منم همش میگه سکوت کن جواب نده
ولی من تازه تازه دارم جواب میدم بعد چند سال
حس میکنم سکوت میکنم فکر میکنن حق با اوناس
به نظرتون جواب بدم یا سکوت کنم؟
یه بار به مادر شوهرت بگو مامان جان اگه خدای نکرده از من ناراحت شدید لطفا بهم بگید
یا اینکه از این به بعد هر پنج دقیقه یه بار بپرسید مامان ناراحت نیستی ناراحت نشدی که مامان خوبی مامان از من ناراحتی والا
به خدا هیچی مثلا همین امشب سر موضوع رقص چاقو جاری مادرشوهرم گفت رقص چاقومو من خودم رقصیدم مادرشوهرمم گفت تو خواهرشوهر نداشتی اگه داشتی جرت میداد منم به مادرشوهرم با خنده گفتم منظورتون منم آخه من خواهرشوهر دارم مادرشوهرمم گفت اگه منظور داشتم تو روت میگفتم چرا با منظور حرف بزنم منم لال شدم
خخخ رودست بزن
شروع کن از مامانش تعریف کردند. واعتمادش به قول خاله ام جلب کن
به خدا هیچی مثلا همین امشب سر موضوع رقص چاقو جاری مادرشوهرم گفت رقص چاقومو من خودم رقصیدم مادرشوهرمم گفت تو خواهرشوهر نداشتی اگه داشتی جرت میداد منم به مادرشوهرم با خنده گفتم منظورتون منم آخه من خواهرشوهر دارم مادرشوهرمم گفت اگه منظور داشتم تو روت میگفتم چرا با منظور حرف بزنم منم لال شدم
به شوهرت بگو مامان خیلی مهربونه با من😁الکی یک حرفی که درمورد پسرش زده یکم این ور واون ور کن !خیلی نه ها ضایع بشه (یعنی در مورد شوهرت بد گفته ورفتار پسرش راضی نیست)
به شوهرت بگو مامانت درباره ات گفته!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
