بچه ها از اول میگم من و شوهرم دختر عمو پسر عموییم و مادربزرگمون فوت شده یه خونه ازش مونده که مامان من ۲۰سال توش زندگی کردن و کنارش همه مشکلات پدر بزرگ مادر بزرگم از جمله مریضی و نگهداری با مادر و پدر من بوده مادر بزرگم ۲ سال تو جا افتاده بود پوشکش میکردن و بین ۷ تا بچه فقط پدر و مادر من جمعش میکردن حالا تو همون حیاط که پدر و مادر من میشینن خواهر شوهر وسطی منم یه خونه کوچیک داره که از تو حیاط اینا رفت و آمد میکنه در حالی که راه رفت و آمد خونش از یه راه دیگه هست قانونا و نباید از اینجا بره و بیاد ۱۸ ساله که وضعیت همینه حالا بعد فوت مادر بزرگم میخوان خونه رو بفروشن و مادر من که ۲۰ سال اونجا بود گفت من میخرم خونه رو ولی باید خواهر شوهرم راه رفت و آمدشو جدا کنه و دیگه از حیاط استفاده نکنه و خانواده شوهرمم سخت مخالفت کردن و گفتن یا نصف حیاط رو باید بدین به دختر ما یا ما رضایت نمیدیم و این وسط خواهرشوهرم یه برخورد بدی با مامان من داشت و بی احترامی کرده بود و بعدش کلا خانواده شوهرم گفتن خونه مادر بزرگمو واسه خواهر شوهر بزرگم میخوان و نصف حیاط رو هم واسه خواهر شوهر وسطی اونم به نصف قیمتی که مامان من قرار بود برداره و گذشت و بعد برخورد خواهر شوهرم با مامانم مامانم از اونجا پاشد و الان ۳ ماهه از خونه رفته من بعدش با خانواده شوهرم سر سنگین شدم در حالیکه قبلش مث پروانه دورشون میگشتم و الان خواهر شوهرام و برادر شوهرم با من قهر کردن و خواهر شوهر وسطیم علنان تو جمع جواب سلاممو به زور و با منت میده من از الان استرس عید رو دارم که چطور میخوان باهام برخورد کنن به نظر شما چیکار کنم برخوردم با خانواده شوهرم چطور باشه خواهرشوهرمو سلام کنم یا نه ؟ شما باشین چیکار میکنین؟