2777
2789
عنوان

دارم دق میکنم

173 بازدید | 10 پست

شوهرم خانوادش سریه موضوع مربوط به من که خودشون تقصیر کار بودن خانوادشو بوسید گذاشت کنار ولی مادرش میزنگیدا ولی الان مادرش هم رفته توجبهه اون یکی پسرش و دختراش حالی از شوهرم نمیگیره اینم داره آب میشه دوماه پیش تبریک تولدشو نگفتن امشبم روز مرد بخدا من دارم دیوونه میشم شوهرم خیلی بهونه گیر شده نمیدونم اصلا چیکارکنم از اینورم چون پدرش فوت کرده امشب دیگه نمیتونستم باهاش حرف بزنم همش داد چندبارم تلفنو توی صورتم قطع کرد شماها بگید جای من لودبد چیکارمیکردید خو چیکارکنم مگه من بهشون گفتم بهم تهمت بزنید که نیام خونتون اخه گناه من چی بود اصلا به کسی کاری ندارم شوهرم همیشه درخدمتشون بود دم نمیزدم آخرش پاداشمون این شد 

برا سال تحویل برید خونشون بعدم روابطتون مدیریت شده و کم باشه.قطع رابطه خیلی بده خیلی

دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم.......خیلی حسین زحمت ما را کشیده است.......السَّلامُ عَلیکَ یااَباعَبْدِالله...

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اخه نمیدونی چقدر وقیحن و پررو آشتی کنم فردا پس فردا کارای بدتری میکنن الان میگن مثل سگ اومد سراغمون خوبش کردیم من ناموسشون بودم چه جور تونستن تهمت بزنن من حتی نمیدونستم الان برادرشون چه فکری درموردم میکنه وقتی شب سرشو روی بالش کنار میذاره این بدترین درده نمیدونید چی کشیدم هنوز که هنوز قرص اعصاب میخورم و شبا کابوس اون تهمت که باگریه هم میپرم

برگشتن اونم به داداششون گفتن زنتو با کسی دیدیم اون جیک تو جیک اون وقت نه زمان متاهلیما مجردیم خو کثافتا اگه من اینکاره بودم میرفتم سراع طرف اونوقت یه درصد اصلا بودم الان این حرفاچیه به داداشتون زدید کلا چیزایی بهش گفتن خودم خجالت میکشم بگم والله عفریته هایی که من دیدم میتونستن عکس و فیلم بگیرن درضمن بهش گفتن ما میدونیم طرف الان کجاست میتونیم برات اثبات کنیمش که زنت باهاش بوده بحث اثبات که شد روسیاه شدن چون دروغ بود ولی نگفتن دروع گفتیم گفتن طرف محل کارشو عوصکرده  علنی میخواستن داداششون طلاقم بده خلاص

بخدا دارم روانی میشم همش لعن و نفرین من کل فامیل سرپاکیم قسم میخورن آخرش اینجوری خو چیکارتون کرده بودم گناهم چی بود حالا امشب شوهرم دلشگرفته بود بهم میگه نمیری بزنگی بهشون بگی چرا باشوهرم اینکارو میکتید بهشگفتم تو شاید یادت بره ولی من تا اخرین لحطه مردنم یادم نمیره و از خدامیخوام سرشون بیاد ببینم طعمش چیه فکرکنید حتی نکبتا واسه قسم دروغ قرآن دست گذاشتن ببینید من چقدر بدبختم بخدا همین الان داره  این موضوع دوباره تجسم میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز