من حدس ميزدم سر مسائل الكي دعوا درست كردي و انقد ازت دلخورن كه الان دبگه پاپيش گذاشتنتم نميخوان. استقبالتم نميخواستن. ديگه با چه زبوني بهت بگن؟ بهتره زندگي خودتو بكني و كاري بهشون نداشته باشي. و بذاري هر جور خودشون ميذونن با برادرشون معاشرت كنن.
رفتم تاپيكاتم خوندم مشخصه اعتمادبنفست پايينه و حساسي. رو خودت كار كن و رفتار ديگرانو زياد جدي نگير. يكي از بدتربن كارا تو اين دنيا اختلاف انداختن بين خانواده ست. بترس از كارما كه تو همين دنيا سرت مياد هركار بكني. خودت هم مادر ميشي و...
حرف و حديثاي كوچيكو كش نده. تمركزتو بذار رو زندگي خودت. رابطتونم انقدد خراب شده كه درست كردنش سخته مشخصه هر دو طرفم دل پري دارن و حاضر نيستن كوتاه بيان. فعلن ديگه پا پيش نذار چون ته دل چركين باشه نه با گل نه هيچ چيز سطحي و ظاهري ذزست نميشه. اونام مادرشون مريضه به حال خودشون بذارشون دختر خوب