جای ماهم همین رسمه
اما چون زندگی من برای بابام مهم بود نه حرف مردم
پول شوهرم رو گرفت یه مقدار هم خودشون گذاشتن روش یخچال فریزری که دوست داشتم رو خریدن
باز برای سرویس چوب هم همینطور چون من یه مبل و تختی رو میخواستم به جیب شوهرم نمیخورد پدرم روی پول شوهرم پول گذاشت که اونی رو داست دارم خریدن تازه بابام قربونشون برم گفت ببخشید بیشتر نداشتم
وسایل چینی و قابلمه و فرش و چرخ خیاطی و اتو و برقی هارو همه رو جوری گرفتن که تا اخر عمرم بازار نرم برا وسایل خونه