بنظرم همه شرطهاتو بگو ازشون تعهد بگیر عملی کردن بعد برو سر خونه زندگیت
لایکم کنید لطفا
راست میگه تعهد کتبی بگیر نزنن زیرش. قانونی عمل کن
بهش بگو یا با من زندگی کن یا با بابات
کتبی همینطوری رو برگه امضا کنند
یا ببرم محضر و اینا از بچه ها شنیدم ولی نمیدونم عملیه یا نه
جلسه اول با عموش اومدن انقدر وعده دادن
تا رفتن فرداش زدن زیرش
فردا هم که حلسه دوم و اخره
عمو نمیاد
یه عمه ببخشید اشغال داره اون میخواد بیاد
میخوام رو بذارم کنار
زنگ بزنم حق ندارید بیاریدش
بزنم؟ چی بگم؟؟
عمو که قول داد چی بگم؟؟
خرجتوببربالا باپنبه سرببر باهاش تامیتونی گرم باش یه روح دردویدن بدپدرومادرشونگوبه هیییچ وجه هیچ حرفی اسمی ازخونوادش نبر نگوپول بده بگو فلان جام دردداره اخ اوخ رنگ مونشونش بده بگو کدوموودوست داری دلبری کن براش عکس لباس زیرنشون بده بگو دوماه یه بارمیخوام برات بخزم بپوشم کدومودوست داری به بهونه قبض وقسطا رمزدوم کارتشوبگیر خودت واریزکن لیست بنویس باهاش بزوخرید تامیتونی وبخند بخرشادباش وبه هیچچچچ وجه نزاربوببره که داری ولخرجی میکنی اتفاقا طوری برخوردکن فکرکنه اهل قناعتی گوشت خورشتی وجلوش خورد کن دونه دونه بشمار جداکن بگو باید قناعت کنیم یواش یواش خونه بخریم ماشین بخریم کلابرنامه ریزی کن واسه خودت بگو وای فلان روتختی ودیدم دلم رفت فلان سرویس قابلمه عالیه ببرش خرید اینطوری خودش میفهمه ک زندگی جداشروع کرده
واجب شد برات خلاصه بگم عشقم
این ادم خاص
چطوری خرج بتراشم وقتی پولی تو جیبش نمیگذاره پولا یا تو دخل اگه مشتری کارت بکشه تو حساب بابا حان
خودش مثلا یه پنج تومنی برمیداره سیب زمینی میخره میاد
سیب زمینی و پیاز و نون و ماست و تخم مرغ بدون اینکه بگم میخره
اما هر چیز دیگه ای میگه واجب نیست
اعتقاد داره هنوزم بابام خرجم بده
مثلا تو این یکسال یه بار سرما خوردم بردم دکتر
دفعه بعد گفت بگو بابات ببرتت
عروسی با بابا اینا میخواستم برم
گفت ازانس ات بابات بده
بابا اینا مولودی داشتن اصلاح خواستم برم گفت چی گفت بابات بده
من هیچ کس اصفهان ندارم یه بار یه فامیلم اومد اصفهان چند روز خونه بابام بود چون عروسیم نیومده بود اومد خونه من پول و شیرینی اورد یه ناهار باقالی پلو بدوووون گوشت خورد
بیشعور به بابام گفت مهمون تو به من چه
خیلی اشغال
از چی برات بگم
تو جامعه صداش از ته چاه بیرون میاد
خونه شیر میشه
خیلی طولانیه عزیزم
