سلام میشه پربازدید کنید همه ببینن
خیلی ها در جریان هستند
تمام تاپیک ها هست
داره یک ماه میشه که خونه بابام
از دست یه ادم بچه ننه بابایی، متوهم، بی حیا، ورد و جادویی، بی عرضه، مومن نما
زیاده اگه بخوام بگم
هی چندتا فامیلاش زنگ زدن
خودش فقط وقتی باباش بهش اجازه داد
دوبار پیام داد...(بی عرضه)
دیروز یه فامیلش زنگ زد
گفت حرفت حسابت چیه😡
پرو... گفتم از اونا بپرس
گفت با خودش حرف زدی بهت زنگ زده
گفتم اجازه نداره پیام بده
بعد امروز حضرت اقا تک زد😨
انگار دوست دخترشم تک میندازه
فردا قرار حضوری بیان
هدفش اینه بگه زنگ زدم😲
شنبه هفته پیش زنگ زدن کی بیایم
بابام گفت اخر هفته
بعد اخر هفته زنگ زدن
بابام گفت هفته بعد(یعنی فردا)
خلاصه اینکه فردا اخرین فرصت
یا اینوری یا اونوری
بچه ها چی بگم
چطور بگم
بزرگترین مشکلم بابای خاله زنکش که افتاده رو مغازه و از اب خوردنمون خبر داره و کار نمیره جنس و پول برمیداره
حساب متصل به پز مغازه به نام این اقاست
دفعه اول که اومدن گفتم شما دیگه مغازه نیا
قبول کردن بعد رفتن زنگ زدن ... زدن زیرش
به نظرتونم میتونم مطرح کنم خونه بفروشه بره دورتر (ننه اش سر کوچمون و اینم یه معضل)
ولی بابام میگه خونه نگو
مشکلم اینه تو روی بابام ایستاد گفت نباید بیای خونم تا من بگم
و .....
نیاز به دعا
و راهنمایی دارم
میشه پربازدید کنید