سلام من بیست ویک سالمه و دوتا پسر دوقلو دارم که دوسالشونه وخیلی پرجنب و جوشن و همسرم هم مردی که هیچ روز خاصی براش مهم نیس حتی روز زن یا ولنتاین یا هرچیزی براش هیچ معنی نمیده من دیگه ب این رسیدم ک دوسم نداره اگه داشت سعی میکرد دلمو خوش کنه نه اینکه وقتی تنها راه فرارم از مشکلات روز مره همسرم باشه و اون درعوض سرم داد بزنه ک چرا بهش زنگ زدم خیلی خستم امروز دعوامون شد سراینکه چرا باز بهش زنگ زدم ک چرا مشکلاتو میگم واخرش تحملم تموم شد و داد زدم ک من کلفتت نیستم و هیچ جا نمیام اونم گفت بچه هامو بده خودت هر غلطی خواستی بکن😢😢😢😢😢😢😢😢خستم خیلی
زیر سرش بلند شده شک نکن
حتما دستش بند بوده سرت داد زده ناراحت نباش عزیزم
با ارامس حرف بزن
دقیقا عین شوهر من. گوشیشو اصلا بهم نمیداد همیشه دعوا داشتیم بقران هرشب بهم میگف خیلی دوست دارم ولی بعد فهمیدم ک بله اقا جای دیگه سرگرمه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
