بچه ها امروز رفتم آرایشگاه ناخنمو درست کنم...
ناخن کاره یه دختر 20 ساله بود، پوست گندمی، فرم صورت ظریف (انگار خدا بینهایت واس صورتش وقت گذاشته بود)، لبای کوچیک توپر،گونه های پر و خوش فرم، چشمای فووووق العاده خوووش فرم بدون کووووچکترین عمل و آرایش😶😶
داشت با همکارش صحبت میکرد ک باید پرسینگ بیکینیشو بده دربیارن چون لک انداخته و ژل بهداشتیشو مارکشو عوض کنه😶🙄
حرکت دستاش و لحن صحبتش انقد لوند و ماهرانه بود ک با خودم گفتم اینا شوهراشون عمراااا ب صورت دختر دیگه نگاه کنن🙄🙄🙄🙄🙄
یعنی ی لحظه با خودم گفتم خدایا واس ماها چقدر وقت گذاشتی؟ البته خداروشکر میکنما ولی واقعا مبهوت صورتش شدم🤨🤨🤨🤨
ی چیز تعجب اور اینکه وقتی سنشو پرسیدم و گفت 38 از خودم ک 29 سالمه با اون وصعم بدم اومد😣
موقع صحبت کردن با شوهرم صدام مردونس با اداهای زمخت و بدون هیچ عشوه یا دلبری خاصی، قوز میکنم جلوش شبیه پیرزنای سبزی فروش ک چادر میبندن کمرشون... 😣😣
یا پوست دستم مثل گردو فروشاس..
یا حتی بیکینیم ک سیاه و بدون بوی خوبیه(معذرت میخوام) 😣
خیرسرم تازه عروسم هستم😶😶😶😑😑
نگید فقط که ماهم مثل اون خانم ب خودمون میرسیم ک باورنکردنیه چون 24 ساعت اینجاییم😁😁