بچها یه بار من اینستا عکس گل گذاشتم دبیر فیزیکم که هنوزم باهم درارتباطیم دید گفت چقد قشنگه و اینا منم براش قلمه زدمگفتمبراتون کجابیارم ادرس رستوران دادهرکاری کردم پسرم نموند خونه گفتممامان پاشو باهم بریم منم نهایت تیپو زدم که بعد چند وقت میخوام معلممو ببینم تارسیدیم رستوران گلاب به روتون پسرم پی پی کرد وای بوی روباه مرده میداد معلم اومد احوال پرسی کردیم خواست پسرمو بغل کنه گفتم نه توروخدا دست نزنین بهش میترسیدمبوش دربیاد ابروم بره گفت چرا گفتم اذیتتون میکنه هی ازاون اصرار از منم التماس که نگیر بغلت 😂