سلام بچها امشب ساعت ۱۱ داشتم از خونه بابا برمیگشتم با شوهرم و دخترم که ۸ ماهشه تو بغلم بود که گفتم به شوهرم برو یه چیزی بگیر از سوپر مارکت پارک کرد ماشینو خاموش کرد پرسید چی بگیرم وااااای چشمتون روز بد نبینه بچهااااااا یهو یه صدای فجیعی اومد و پرت شدیم جلو ای خدااااا یه ماشین از پشت خورد به ماشینمون با دنده ۳ و سرعت زیاد یعنی خدا رحم کرد بچم چیزیش نشد نمیدونید با چه حالی دارم مینویسم بچم اینقدر گریه کرد طفلی منم پشتی صندلی محکم خورد تو کمرم و گردنم و افتاد از جاش 😭رفتیم پایین ببینیم چی شده اصلا نفسم بزور بالا اومد از شدت ضربه دیدیم ماشینمون سپرش و اینا خراب شده و اون یارو که انگار کور بوده ماشینش از جلو داغون شده بود کلا دعواشون کردم اینا ولی چ فایده شوهرم گفت بریم فردا میام واسه تعمیر ماشین الان شدیدا کمرم و گردنن درد داره به نظرتون چیکار کنم بهشون بگم ؟؟؟؟؟برم پزشکی قانونی توروخدا بگین من بلد نیستم باید چیکار کنم....بعدم دردم رو اون موقع حس نکردم چون بدنم گرم و سر شده بود از ترس و وحشت و اینکه ترسیده بودن بچم چیزیش شده باشه الان دردا دارن خوشون نشون میدن
بخدا نمیدونم اخه ما پارک کرده بودیم میگه سرعت داشتم نرسیدم ترمز کنم
شوهر منم پارک کرده بود ماشینشو که پسره از پشت سر زد بهش . یه هفته ماشین تعمیرگاه بود . آخر سر هم ماشین مثل قبل نشد . پسره هم انقدر پررو بود میخواست شوهرمو بزنه
تازه زنگ زده بود مادرش هم اومده بود .ما نمیدونستیم پسره گواهی نامه و بیمه نداشته . مادره اومد با زبون چرب و نرم مارو آروم کرد .اخر سر که میخواست پول تعمیرگاهو بده یه پدرسوخته ای شده بود . اول زبون ریخت که ما شکایت نکنیم . بعد پول نمیداد