نزدیک مزار بابابزرگم یه دخترو خاک میکردن که خودکشی کرده بود اونم نامه نوشته بود شوهرشو گرفته بودن دختره چند بار به خانوادش گفته بود که اذیتم میکنه ومیزنتم اما گرفتنش بخاطر نامه نبود شک کردن بر اثر کتکایی که خورده مرده باشه اما وقتی ثابت شد خودکشیه ولش کرده بودن مادردختره میگفت خودمون کردیم اون نکرده اگه پشت بچمون وایساده بودیم الان بچمون زنده بود
اینا رو گفتم بگم برو به مادرت پدرت همه چیو با صداقت بگو ازشون کمک بخواه گناه خودکشی بخشیده نمیشه یه چند صباحی میگن گناه اما بعد همه یادشون میره میمونی خودت وخدای خودت ودل پدرد پدر مادرت