میدونی بدتر از مشکل بچه دار نشدن چی میتونه باشه اینکه خانواده شوهرت فک کنن تو دوروغ میگی که مشکل از ...
اره شنیدم میگن من مشکل دارم.اما این مشکل فقط بین منو همسرمه و به هیچکییی نگفتیم مشکل داریم گفتیم فعلا قصد نداریم.همین.با اینکه خواهرشوهرم تیکه هاشو انداخت چند بار من هیچی نمیگم
خداوندا دخترم سالم و صالح باشه در پناهت.همه منتظرا زودی نی نی دار شن الهی.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اره شنیدم میگن من مشکل دارم.اما این مشکل فقط بین منو همسرمه و به هیچکییی نگفتیم مشکل داریم گفتیم فعل ...
من خودم تنبلی تخمدان دارم ۳ سال هی ازمایش و سونو میرفتم داروهای تحریک تخمک میخوردم هیچ اثری نداشت دکترم میگفت تو مشکل حادی نداری تا اینکه شوهرم از دلد گفت تحرکش کمه خودش میدونه خانوادش میدونن اما این سری که رفتیم دکتر دوبارا گفت باید ازمایش بده چون مشکل از شوهرته منم ازبس ازم سوال میکنن خوب راستشو میگم مادرشوهرم برداشت گفت ازمایشاتو بده خودم میبرم ی دکتر دیگه تو دروغ میگی منم ندادم گفتم نمیخوام گفت پس دیدی که عیب از خودته پس چرا نمیدیش من فقط برا اینکه پررو نشه و هی دخالت کنه تو زندگیم ندادم
عزیزم با همه وجودم میفهمت، با همکارم به فاصله یه ماه باردار شدیم ولی بچه من سقط شد، لحظه لحظه بزرگ شدن شکمشو، تعریف کردن از حرکات بچه، خرید سیسمونی، رفتن سونو، قربون صدقه رفتنشو میدم و حسرت بچه خودمو میخوردم. بعدشم دو سال طول کشید تا باردار شم خیلی داغون شدم، همه اونایی که بعد من ازدواج کرده بودن بچه دار شده بودن من و همسرم تو حسرت بچه بودیم ولی دقیقا وقتی که بیخیالش شدم وقتی به این نتیجه رسیدم که همه زندگی بچه نیست و من بدون بچه هم میتونم خوشبخت و خوشحال باشم در اوج ناامیدی باردار شدم و الان حسرت همه اون روزایی رو میخورم که به خودم تلخ کردم خدا هر وقت اراده کنه بچه دار میشی مطمئن باش یه روزی مادر میشی، پس الانتو دریاب و الکی روزای خوبتو خراب نکن، زندگی کن کسی چه میدونه یه لحظه بعد چه اتفاقی میخواد برامون بیفته.