به درس خون بودن نيست اصلا به حضور ذهنيه كه الان داره بعد ٤ ساله فقط مطالبي الان يادشه كه ملكه ذهنشه
اين كنكور كنكور اسوني نخواهد بود اما سال بعد و اينا رو نمي دونم
بازم تلاششو بكنه اگه با يه برنامه ريزي ميتونه برسه به مطلب
عزیزم گفتم که خواهرام میخوندن...روزی 18 ساعت میخوندن....خب دلیل نمیشه شاید یکی اونقدر نخبه باشه که با روزی 4ساعت خوندن هم رتبه ی یک بیاره.
ما نخبه نیستیم ولی درسخون و شاگرد اول بودیم....آدم نمیدونه رقبا چقدر زرنگن...باید تا توان داری بخونی که بتونی تو رقابت پیروز بشی و یکی از صندلی های پزشکی یا دندان رو مال خودت کنی.
چون خو دم و هم کلاسیامو دیدم
از سنگینیه درس و این مسایل که امهم نیست بگذریم
الان خیلی از همکلاسیهای من تو شهرستان سرکار نیستن من ساکن نهرانم شرایطم متفاوته
بعدم بسیار پرمشغله و خسته کنندست تمام انرژی آدمو میکیره
خصوصا منکه ورزشکارم هستم اونموقع بدون مکمل نمیتونستم برم سر تمرین ولی الان بهیچ وجه مشکل ندارم چون شغلم تمام انرژی منو میگیرفت
تازه من با ارشد موقعیت آموزشی و دفتری دارم ولی کارشناسی براشون در شهرستان اللخصوص موقعیت شغلی کم هستچون نیرو زیاده ولی بیمارستان کم
والا تو جويي كه ما توشيم يه دونه نخبه هم نيست
حالا دانشگاه تبريزم دانشگاه معتبريه بعد تهران
اكثرا همين رنج بود والا من كه يه روز ١٣ ساعت ميخوندم فرداش افت ميكردم به ٨ ساعت و اين بدتر بود برا همين ميانگين رو حفظ ميكردم
حالا شرايط متفاوته ايشالا كه موفق باشن
خواهرای من سال 86-87 اینجوری میخوندن...ما منتطقه 3 هستیم و اون موقع تا رتبه 300منطقه3 بیشتر نمیتونستن پزشکی و دندان بیارن.
اونا هم مجبور بودن از جون مایه بزارن...رتبه هاشون 268-60 و 44 شد.اولی پزشکی و دوتای دیگه دندانپزشکی قبول شدن.
الان درسهاشون تموم شده خداروشکر و شاغلن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
