نه عزیزم ما یه مشت دکتریم دور هم جمع شدیم
خخ, همین که این و میگی دیونه ای
دیوانه همه اونایی که تو کتاباشونم نوشتن رمز موفقیتشون همین تصویرسازی ها و همین تلقین ها یا به قول تو دیونه بازی ها بوده, یه چیزی بگم, من زندگی با شوهرم و تصویر سازی میکرم, آخه ما سخت به هم رسیدیم, من برای خودم تو خلوتم فکر میکردم مثلان با مادرشوهرم چجوریم با عمه هاش فک و فامیلا, یا مثلان خودش میادخونه من و بوس وووو بوووووووق همون شد, انقدم با مامانش و عمه هاش خوبم, یکم اولش یه سری ها سوسه اومدن میونمون بد بود اما تصویر سازیه کار خودش و کرد, اما راجع به نی نی اونقد قوی نمیتونم تجسم کنم, آخه من شوهرم و خانوادش و میشناختم اما الان چجوری بچه ای که تا حالا ندیدم و حس کنم