سلام خانما،ما خونمون تو اداره شوهرمه، یکی دیگه از همکارای شوهرم هم تو خونه دیگه پیش ماست، فقط مادوتا خونواده تو اداره هستیم، زن همکار شوهرم خیییلی میاد خونمون، مشکلی ندارم با اینقضیه ولی وقتی میاد خیلی تو کارام دخالت میکنه، همش میگه اینوچرااینجورکردی اونو چرا اونجا گذاشتی،ناهار چی داری، و کلی سوالای دیگه، تا هم میاد شروع میکنه به قنداق کردن بچم، من خوشم نمیاد، حالا اینا به کنار، مشکلی که باهاش دارم اینه که مرتب میپرسه نرفتی خونه بابات؟(آخه خونشون یه شهر دیگست)، من جدیدا با داداشم قهرم به مامانمم گفتم فعلن فعلنا نمیام تا بعد عید، حالا آدم تو رودروایسی قرار میگیره نمیدونم چی جوابش بدم، بدبختی نمیشه به دروغم بهش بگم رفتم، چون ماشینامون تو یه محوطست میفهمه دروغ گفتم نرفتم، کسی میدونه من چی جوابش بدم؟
یه یا الله بگو برا خونه دار شدنم خدا به هرچی که میخای برسوندت.
اووف منم یکی اینجوری داشتم یبار اومد داشتم سالاد شیرازی درست میکردم گفت خب حالا گوجه رو نصف کن بعد از سمت لبه هاش خورد کن بعد از اونم پیاز رو خورد کن!!!!😐😐😐😐😐
خوبی کردن به بعضیا مثل آب دادن به گل مصنوعیه. خیلی خودتو خسته نکن رگ و ریشه ندارن
خب بهش بگو عزیزم هر کسی برای خودش و زندگیش برنامه ریزی داره من شما که میای نمیتونم به کارام برسم بهتره بیشتر به زندگیمون برسیم و عصرها به هم سر بزنیم.یه روز من میام یه روز شما
خوبی کردن به بعضیا مثل آب دادن به گل مصنوعیه. خیلی خودتو خسته نکن رگ و ریشه ندارن