عروسی دوستم بود همراه عروس دوستم بودم
بعد موقعی که داماد اومد دنبال عروس من رفتم مثلا کمک بدم شیرکاکائو دستم بود داشتم میخوردم پام گیر کرد افتادم
هرچی شیر کاکائو بود ریخته شد رو داماد
خیلیییی بد بود😢
هنوز که هنوزه قیافه داماد جلو چشم میاد خندم میگیره😂😂😂😂