2777
2789
عنوان

باهم برای هم بخندیم🤣هرکی سوتی داده بیاد

| مشاهده متن کامل بحث + 359 بازدید | 25 پست
خدا شادت کنه شاد شدم😂😂

یعنی خدا شاهده تو عمرم اینجوری ضایعه نشدم ☹️☹️😂😂😂

ی وقتایی از دست خودم ودیگران دلم میگیره از خدای خودم فاصله میگیرم خدایا منو ببخش 😔 این امضای من تا زمانی که دوست های عزیزم نی نی دار بشن پابرجا خواهند ماند ..خدایا به دوستای مهربونم نی نی سالم وخوشمل بده  ....ثمین 😘 ماهرخ ..رزبانو..مریم بانو  ...میترا...کوثر..باران ..فاطمه 😍....زهرا..سارا...هلیامامان..سمیرا ..فاطمه ..زرینه ...سپیده ..بانو مهربون ..پرنسا۷۴...حسنا .. خرم بانو.. یاقوت سرخ...سمیه ..مامان سوفی..یاس۸۹..نیاز...بهار۹۸..هستیجان..jigali ... Dornaz ..روشنک 😍 کاربرلواشک.. بانوز ...ناناززززز۶۸.. zahra93..فندق_خانوم ..مالکوم ..اناهیتام ...گلفم ۵۴وبااااجی ..جاخالی... ..ودوستای دیگه تایپکمون ...انشاالله به زودی امضام عوض شه..🤲🤲🤲🤲🤲رزبانو.. حسنا.. پرنسا74. هلیا مامان.. سارا ..سمیرا..روشنک ..یاس ۸۹..کوثر..ناناززززز۶۸...فاطمه ...ماهرخ.یاقوت سرخ ..سمیرا...فندق خانوم..مالکوم....بهار۹۸..مامان شدن شکر خدای مهربون 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مجرد بودمو تابستون بود همش  کتاب میخوندم یه روز مامانم گیر داد که چایی رو دم کن خواهرت و... میان 

سرم تو کتاب بود و پاشدم رفتم تو اشپزخونه بماند تو راه رفتن دوباررفتم تو در دیوار چایی دم کردم گفتم بزار هل بریزم تو چایی خوش عطر شه مامانم بگه چه دختری ،هل ریختم رفتم یه چندساعت بعد مامانم صدام کرد و گفت چی ریختی تو چایی با قر گفتم هل گفت برو شیشه رو بیار رفتم آوردم 😶😶😶😶😶هعی فلفل سیاه ریخته بودم..... ابروم رفت جلو اقوام


تو خوبی و نمیرسی به داد خوبها فقط ...🕋 🥀

راهنمایی بودم پسرعموم یه عطر میزد که خیلی خوشبو بود بهش گفتم اسمش چیه گفت رفته بودم ادکلن بخرم این عطر اشانتین داد. من فک کردم اسمش اشانتیونه. از فرذاش دوره افتادم تو عطر فروشیا که اقا عطر اشانتیون دارید همه با تعجب میگفتن نه. تا یه بنده خدایی گفت خانم یه عطر بخر تا یکی هم اشانتیون بدم باز نفهمیدم بعد رفتم از پسرعموم پرسیدم یکی زد تو سرم😅😅

 BabyFetus Ticker
راهنمایی بودم پسرعموم یه عطر میزد که خیلی خوشبو بود بهش گفتم اسمش چیه گفت رفته بودم ادکلن بخرم این ع ...

وااااای فک کنم از اون دسته ادمایی هسی ک سوتی نمیدی وقتی هم بدی ابرو و شرفتو میبری مثه من🤣🤣🤣

لطفا واسه سلامتی پدر و مادرم دعا کنین🤎با افتخار ی کوردم🫡

یه بارم داداشم داد شلواره منو بدوز گفتم بزا مامان میدوزه گفت نه الان لازم دارم منم  دوختم تازه برا اینکه محکم باشه دوبارم چرخ کردم رفت اتاق بپوشه که دادش درامد ...نگو پاش توی پاچه ی شلوار نمیرفت اصلا ... دوخته بودمش به هم😀😀 

دیگه درست نشد شلواره حیثیتمم برد برادرم

تو خوبی و نمیرسی به داد خوبها فقط ...🕋 🥀

شب یلدا خونواده همسرم با خالش اینا قرار بود بیان خونمون منم حسابی می خواسم سنگ تموم بزارم و همه کارا رو هم خودم تنهایی می کردم انقده این ور اون ور کرده بودم که حسابی گرمم شده بود و با تاپ و شورتک بودم صدا زنگ در اومد  مهومنام اومدن و منم رفتم عجله ای لباس پوشیدم و اومدم و باز ادامه کارا و پذیرایی یه شلوار خوشگل کشی و یه کتم از تابستون گرفته بودم برا مهمونیا اونارو تنم کرده بودم با آرایش و درس کردن مو و جینگیل پینگیل و کلی کلاس هی هم میگفتم چاق شدم شلوارم تنگ شده خلاصه مهمونی تموم شد و همه رفتن همسرم برگش گف یه سوال گفم بفرما که ازخستگی دارم می میرم و باید زود بخوابم گف چرا حالا شلوارت و برعکس پوشیدی همه هم نگا می کردن 😊همون لحظه رفتم جلو آینه دیدم وای چ گندی زدم😱😱 شلوار برعکس جلو عقب اشتباه پوشیدم تابلو هم بود جالبه چرا خودم نفهمیده بودم شلوار معمولی هم نبود کمرش کش باشه نفهمم خلاصه دیگه اون ادم سابق نشدم😁😁

خدااااااایاااااااااااا من امید دارم که حتما می شود 😊😊😊

دوست من و دوست همسر خونمون بودن مارفتیم اتاق و اینا برگشتم نشستم قلیون بکشم دیدم دوستم میخنده درگوشم میگ چرا شلوارت برعکسه سرخ وسفید دویدم اتاق اونم پشت من بغلش کردم میگم خجالت کشیدم😂اون رفیق عزیزم تامیبینه میگ یادته شلوارت برعکس بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز