2777
2789
عنوان

بچه خوبه ولی همون یکیش کافیه

| مشاهده متن کامل بحث + 1087 بازدید | 101 پست
مامان من دوتا اورده سر اولی همسایه ی مادر شوهر و خواهر شوهرش بوده که ماااه بودن هر کدون روزی دو سه س ...


مامان من ک همیشه میگفت تو بچه داری نمیکنی پادشاهی میکنی ب لطف پوشک  میگه من لگن لگن کهنه میشستم....

زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت.گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد.زمستان تمام شد و کلاغ مرد و جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند خوب شد مرد خسته شدیم از این غذای تکراری.
مامان من دوتا اورده سر اولی همسایه ی مادر شوهر و خواهر شوهرش بوده که ماااه بودن هر کدون روزی دو سه س ...

دقیقا قدیم همه کنار هم بودن رفت و امدا زیاد بوده؛؛ قدیمیا حوصلشون بیشتر بوده؛؛ نباید مارو با خودشون مقایسه کنن؛؛ واقعا غریبی و بچه داری خیلی سخته ؛؛ کاملا درکت میکنم

گاهی برای همیشه کم میارم... گاهی برای همیشه میمیرم...

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

مامان من ک همیشه میگفت تو بچه داری نمیکنی پادشاهی میکنی ب لطف پوشک  میگه من لگن لگن کهنه میشستم ...

اره ازین تعریفا مادر شوهرم زیاد کرده برام که هم بچه داری میکردن هم اب گرم نبوده هم جنگ بوده هم قالی میبافتن🙄 

گاهی برای همیشه کم میارم... گاهی برای همیشه میمیرم...
منکه از پوشک نگرفتمش؛؛ شب و روز شده کابوسم که چطور بگیرمش؛؛ مدامم اطرافیان میگن دیر شده دگه بگیر؛؛ خ ...


من دیر گرفتم دو سالو ۸ ماهش شد گرفتم راحت بود ....قبلش دو باری اقدام کردم دیدم جنگ اعصاب شده بستمش..۴ روز باز میکردم میدیم نمیگه فرار میکنه دستشویی نمیاد ادامه نمیدادم روز ۵ میبستمش ...میخواستم سه ب بعد بگیرمش ولی باز گفتم ی افدام کنم ک ی هو روز دوم خودش اومد گفت الان شبا فقط میبندمش فعلا....هرکسم حرف میزد انقددد وحشی ام جواب میدادم ک هییییچ کسسس با پوشک نرفته دانشگاههه باااور کنییید....

زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت.گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد.زمستان تمام شد و کلاغ مرد و جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند خوب شد مرد خسته شدیم از این غذای تکراری.
من دیر گرفتم دو سالو ۸ ماهش شد گرفتم راحت بود ....قبلش دو باری اقدام کردم دیدم جنگ اعصاب شده بستمش.. ...

آخ آخ دقیقا منم دو باری گرفتمش دیدم انگار هنو حالیش نیس؛؛ گذاشتم نزدیکای ۳سال ؛؛ شنیدم اونموقع راحتتره؛؛ منم میگم از پوشکم میگیرمش مدرسه هم میره زنشم میدم😂😂😂

گاهی برای همیشه کم میارم... گاهی برای همیشه میمیرم...
چرا به من تیکه اتداختی😀😀😀من هم نیروی کمکی دارم همه بچه آروم منتهی اگه پول شیرخسک و پوشکم جور باشه ...

خوشبحالت🙄

گاهی برای همیشه کم میارم... گاهی برای همیشه میمیرم...
آخ آخ دقیقا منم دو باری گرفتمش دیدم انگار هنو حالیش نیس؛؛ گذاشتم نزدیکای ۳سال ؛؛ شنیدم اونموقع راحتت ...



اصلش دونیم سال تا سه سال وقت پوشک گیری....از ما انقد کشمکش بود ک شوهرم میگفت پوشک میخرم ولللش کن همه روانی شدیم تو خونه باید میکشیدم میبردمش جیش میکرد بعد میگفت مامان ببین بعد با پا جیشی کل خونخ رو میدویید ک نتونم بگیرمش ببرمش تو دستشویی....الان خودش میگه جیییششش میدووه میره دستشویی منم پشت سرش میرم  .....بالخررره یاد میگیره

زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت.گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد.زمستان تمام شد و کلاغ مرد و جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند خوب شد مرد خسته شدیم از این غذای تکراری.
اصلش دونیم سال تا سه سال وقت پوشک گیری....از ما انقد کشمش بود ک شوهرم میگفت پوشک میخرم ولللش کن همه ...

وای برای من اگه  پای جیشی بدو بره رو قالی ها کشتمششششش😂 اره خب اخرش یاد میگیرن

گاهی برای همیشه کم میارم... گاهی برای همیشه میمیرم...
میگن اولی نق نقو باشه، دومی آرومه. خخخخ. واسه من که همینطور شد.😆. ولی کلا دومی اگه اختلاف سنیش با ا ...

نه همش دعوا دارن مال من

انسان باهوش از شکست خود استفاده میکند امااااااا انسان عاقل از دیگران
اره ازین تعریفا مادر شوهرم زیاد کرده برام که هم بچه داری میکردن هم اب گرم نبوده هم جنگ بوده هم قالی ...

اره مادرشوهر منم مدام میگه ولی به نظرم الان سختره چون خونه ها اپارتمانیه همه روابط کمتره بچه ها منزوی شدن وبچه ها خیلی باهوشترن خلاصه دهنت رو سرویس میکنن

انسان باهوش از شکست خود استفاده میکند امااااااا انسان عاقل از دیگران
والا ما از یه روزگی تو بیمارستان پدرمون درومد تا همین الان که اینجام

پسر بزرگه منم همین بود. هیج کس فکر نمیکرد من به بچه دوم فکر کنم. یادمه شب اول تو بیمارستان ده دقیقه خوابید. همه میومدن ببینن این چشه. ازونایی بود که تو خیابون غلط میزنن و یه چیزی میخوان. خیلی اذیتم کرد. الان ۶ سالشه. خیلی بهتر شده. بسیار مهربونه. فقط یه بدی که داره به شدت حساسه. مثلا یکی دستش بهش بخوره واویلاست.

در قیامت گنهکاران گویند"افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان آیات او بودم"(سوره زمر آیه۵۶) سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست، به سوی نور که باشی سایه ها در پس تواند الله نورالسماوات والارض
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز