من حداقل چهارتا همسایه ازم خواستگاری کردن اما مامانم قبل از اینکه به من بگه همه رو رد کرد البته به دو دلیل یکی اینکه ۱۷،۱۸سالم بود دو اینکه به کلاس مامانم نمی خوردن البته یکیشون بعداً با دختر عمه ام ازدواج کرد ولی من نذاشتم بفهمه که...
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
همسایمونم تو کوچمون جوشکاری داشت بعد پسرش تو جوشکاری پدرش کار میکرد هردفعه ازدم مغازه اش رد میشدم خیلی نگام میکرد.حتی به مامانم گفته بودم ک میگف حتما به همه نگاه میکنه عادتشه هرکی رد شه نگاش کنه..که یه ماه بعد اینکه عقد کردم مادرش به مامانم گفته بود..مامانم میخندیدمیگف الکی پس نگات نمیکرده...
اره انگار همه منتظر بودن کنکورمو بدم بعد بیان یکی هم دوست شوهرم بوداخه خالم هرسال اش نذری داره شوهرمم دوستشو دعوت میکنه اونم میاد اونجا منو میبینه بعد ب شوهرم ک البته فقط اون موقع پسرخالم بوده میگه دختر خالت نامزد نداره؟ اونم میگه اره داره بعد دعواشون میشه اینو خودم نمیدونستم بعدا برام تعریف کرد