2777
2789

سه سال پشت هم رفته. پارسال من باردار بودم نشست گریه زاری ک دلم هوا کرده. گفتم به خاطر امام حسین برو ولی سال آخره . گفت حتما

امسال قرار نبود بره تا اینکه یه هفته پیش اومد گفت بلیت رایگان هواپیما به اسمم در اومده . منم بچم الان شدید رفلاکس شده و همش گریه و بی‌قراری گفتم نرو من اذیت میشم تنهایی. گفت تو نگی نمیرم. خلاصه نگو قرار مداراشو با رفقاش گذاشته و من فکر میکنم نمیره. تا اینکه سه چهار روز پیش اومد خونه دمق انگار زنش مرده. گفتم چته گفت دلم گرفته امکانش دارم نمیتونم برم. نگو حقه باز نقششه. منم گفتم اگه میتونی وجدانت راضی کنی برو . بعد حرفمون شد اونم گفت من هیچ تفریحی ندارم تو همش منو از سرکار می‌کشی خونه حقمه سالی یه سفر و اینا

همه اینا در حالیه ک ما هر دو‌کارمندبم من بشدت سختی میکشم و کل خرجی خونه و همه خریدار بجز چندتا قلم با کنه و اون در حال دادن قسط خونشه فقط و توی خونه من زندگی می‌کنیم و ماشین منو داریم ک زیر پاشه. بارها گفته من تفریح ندارم. من صاف میام خونه. رفیقام بهم میگن زن دلیل و از این حرفا. خلاصه بحث بالا گرفت که مگه من تفریح دارم و فلان منم قهر رفتم خونه مادرم . باورتون نمیشه مردی که آنقدر ادعای علاقه بهم میکرد و می‌گفت دوست داشتنش خییییلی شدیدتر از خیلیاس؛ دوروزه کامل سراغمو نگرفت حتما تو پیام . و امروز سوار شد و رفت. قبلش اومد بچمو دید دست خواهرم دم در و بی دیدن من رفت. بعدشم سوار شدنی به من پیام داد و ابراز شرمندگی کرد و طلب حلالیت کرد. خلاصه منو تحقیر کرد. دوروزه سراغمو نگرفت. پیش خانوادم خار شدم. منم اومدم خونم چون بچم اینجا بهتر وایمیسته تا خونه مادرم. الان مشکل اینجاست ک دارم دیونه میشم از تناقضش. از بی توجهیش ک. درکش نمیکنم. اصن اومد چکار کنم. قات زدم

هر مراسمي باشه اين مردا سواستفاده ميكنن

كودكي از خدا پرسيد اگر سرنوشتمون از قبل نوشته شده پس چرا ارزو كنيم خدا لبخندي زد و گفت شايد تو چند تا ورقش نوشته باشم هر چي ارزو كنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ماشین رو ازش بگیر به خونه ایشون نقل مکان کنید و خونه خودتم اجاره بده . ایشون با پنبه سر بریدن همچین سفری قابل قبول امام حسین هم نیس .دایی منم تا خرخره زیر قرض بود مرخصی بدون حقوق گرفته بود که بره موکب دیشب مامانم گفت از گلوی زن و بچت میزنی که بری زیارت ؟ امام حسین راضی نیس اونم منصرف شد 

هیچ  

تا اونجا که من میدونم رضایت زن شرط نیس برعکسه این قضیه.میتونستی جوری دیگه برخورد کنی حالا رفته ات شالله به سلامت برگرده.وقتی برگشت باروی خوش ازش پذیرایی کن دنیا ارزش نداره به خدا

هیچی  

واااااای بخوره تو سرش این کربلا رفتنش! زن و بچش رو تو همچین شرایطی ول کرذه و بدون رضایت قلبی همسرش رفته سفر کربلا؟؟؟؟!!!! ای خدا دلم میخواد خفش کنم 😡😡😡

و در روز هفتم.....خداوند عشق را افرید 😍😍😍😍😍
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792