اگه خواستید تاپیک قبلمو بخونید.
حالا حرفم اینه که من دیگه خونه مادرش نمیرم و همینطور خواهرای عوضیش چجوریه به شوهرم بگم وقتی رفتی با خواهرای اشغالای سر سنگین باش بخاطر من چون فحش های بدی دادن در حد کتک کاری دعوا کردیم شوهرم هم پشت من بود
بذار برم بخونم الان میام😶
عمرا اگ سنگین باشه.فقط پشتته وگرنه با اونا ب هیچ وجه بد نمیشه مطمئن باش.تجربه خودمه
بگو بهش
عزیزم نمیگم از مادر و خواهرت بگذر ولی ب منم احترام بزار من زنتم اگه ب تو احترام‌میزاشتن باید احترام منم نگه میداشتن ب خاطر تو.
نمیگم قهرکنی یکم سرسنگین باش باهاشون نشون بده منم برات محترمم. بگو من بخاطرتو بااونا قهرنکردم تو هم بخاطر من اعتراضتو نشون بده
فک کردی بهش بگی وبگه باشه، واقعا انجام میده وقتی تونباشی😊 ؟؟
اگه اینطوریه بهش بگو .
واسه چي بش بگى سرسنگين باشه؟!!اگه عاقل باشه زود پر نميشه ازحرف ديگران
هیچی نگی بهتره ، اینجوری حق تمامُ کمال با توعه و شوهرت میبینه که تو هیچی نمیگی ولی اونا ...
پاشونو از خونم بریدم عوضیا
هووف چه دعوایی بوده 😨
عجب خواهرشوهرهای سلیته‌ای داری ها...
اگه شوهرت پشتت بوده پس الان نمیخواد زیاد به شوهرت گیر بدی اصلا بهش چیزی نگو قور نزن سرش
یه کار نکن پشیمون بشه
تو خانومی کن و بازم برو اونجا ولی سر سنگین باش
در ضمن خونه مادرت برو تازه بیشترم برو تا حدی که شوهرت راضیه برو وایستا اصلا به اونا هیچ ربطی نداره اختیارت دست خودته و اجازت دست شوهرت هر چی شوهرت میگه...
اي بابا...الان شوهوت هنوز ميره اونجا؟
تو هیچی اگه نگی پشت شونم نگی شوهرت کلا دیگه از اونها متنفر میشه
اما اگر تو گوش شوهت هرچقدر بخونی چون مردها از وز وز تو گوش متنفرن ورق بر میگرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
