2777
2789
عنوان

چرا نمیتونم با شوهرم همصحبت بشم؟

211 بازدید | 13 پست

هرکاری میکنم نمیتونم مثل روزای اوایل وابسته خودم کننش و صمیمیمی بشیم.عکسای پارسالمون رو نگاه میکردم چقدر شاد بودم اما الان نه خیلی دور شدیم از هم.اون موقع دوست بودیم اما الان زنشم.قبلا میگفت دوسم داره الان نمیگه کمتر حرف میزنیم.

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش

منم همین احساس رو دارم انگار زمان دوستی خیلی شاد بودیم ولی از وقتی عقد کردیم انگار زندگی جدی تر شده کمتر به این چیزا میرسیم

تیکر عروسیمه 😙😙😙یه دنیا ممنون میشم اگه یه صلوات برای زندگی منو شوهرم بفرستید

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

منم همین احساس رو دارم انگار زمان دوستی خیلی شاد بودیم ولی از وقتی عقد کردیم انگار زندگی جدی تر شده ...

من این حس رو دوست ندارم

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش
ایییییم اگه ساله رفتین خونه خودتون یا نامزدین احتمالا خیالش راحت شده ک برای همیشه مال اونی نگران نبا ...

فعلا خونه بابام هستیم و مجبوریم اونجا بمونیم.

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش
خب پس بخاطر همونه راحت نیس

من کنجکاو شدم لب تاپشو گشتم توش عکس از رابطه های قبلیش بود وقتی دیدم حالم بد بود حس میکردم خیانت میکنه بهم با اینکه پیامها قدیمی بود همشو پاک کردم.همش بعد خوندنشون فکر میکنم نکنه بازم باهاشون در ارتباط باشه که با من سرده

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش
پس بگو بهش ک از چ ناراحتی

گفتم گفت این کارت درست نیست تو زیادی کنجکاوی اونا مال قبل بود اگه قرار بود قایم کنم پاکشون میکردم با اینکارت همه چیزو خراب کردی و تا آخر زندگیمون از من تصویر بدی تو ذهنت نقش بست.تا چند روز باهام سنگین رفتار کرد.دفعه بعد که ازش رمز خواستم داد رمز لب تاپشو با اینکه خودش نبود و میدونست اخلاقمو کاملا گشتم لب تاپو و همه چیزو پاک کردم و باهاش فرداییش سر کار دربارش صحبت کردمو اینکار راحت تر جوابمو میداد.یکم آرومتر بود اینبار.سعی کردم عکسهای قبلمو بزارم تو اینستا زیرشون متن های احساسی نوشتم حالا زیر همه پستهام مثل قبل کامنت میذاره.شبا قبل خواب بهش نزدیکتر میشم.دیشب گفت چقدر خوب شدی عمش شبا بهم پشت میکردی میخوابیدی.اما دیروز گفت میخواد بره تهران یه سر خانوادش اونجان آخه.من مرخصی ندارم باهاش برم واسه همین دوباره این فکر اومد تو سرم که نکنه بره کسی از قدیم رو ببینه

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش
نهههه منم اینطوری بودم ولی سعی کن باهاش بری

تیر عقد کردیم.معلوم نیست عروسی بگیریم یا ته.من تا دو روز میتونم مرخصی بگیرم اما اون ۵روز داره میره

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش
تیر عقد کردیم.معلوم نیست عروسی بگیریم یا ته.من تا دو روز میتونم مرخصی بگیرم اما اون ۵روز داره میره

بیخووووووووود بگو دو روز بریم و برگردیم با زبونت خرش کن بگو میتونی بی من بری بمونی نزار تنها بره

بیخووووووووود بگو دو روز بریم و برگردیم با زبونت خرش کن بگو میتونی بی من بری بمونی نزار تنها بره

سعیمو بکنم ببینم چی میشه

خدایا فقط خودت هوامو داشته باش
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز