۲۲_خوابوندم روتخت گفت میخوای جاریتو بیرون کنم؟ گفتم نه. گفت جاریت اونجاتو میبینه ها😐😂بعد بت میگه من اونجاتو دیدم😂جاریمم گفت نه من نمیگم😂.خلاصه گفت هر وقت درد داری زور بزن، خودشم نشست پاتخت و موقع درد معاینه و تحریک میکرد. ای خدا من تا دم زاییدنم درگیر این معاینه و تحریک دوست نداشتنی بودم😣.میگفتم توروخدا ببرم سزارین(منی که کابوسم سزارین بود)میخندید میگفت حالا که هفت خانو رد کردی؟ زور میزدم بم میگفت اینا فایده نداره زور به گلوت میاری فک کن دسشویی داری. جاریم میگفت فک کن یبوست داری زور بزن. بش گفتم بابا من که تاحالا خوابیدنی دسشویی نکردم😂.خلاصه زور زدم و دکترم اومد گفت یه خبر خوب دیگه داری زایمان میکنی دیگه تمومه با بیحالی خندیدم. رفت وضو گرفت و نشست پایین پام. نمیدونم چرا مثل خاطره های زایمان که میخوندم خیلی احساس دفع نداشتم. پسرم خیلی تنبل بود اصلا زور نمیزد من حدود ۴۵ دقیقه زور میزدم. همه ی امام و ائمه را ردیف کرده بودم و بشون التماس میکردم، خدا خدا میکردم. دکترم گفت زور بزن موهاشومیبینم. انرژی گرفتم با تمام وجودم زور زدم و قطع نکردم. حس میکردم که بچه دم واژنمه تو دلم میگفتم توروخدا برشو بزن(منی که کلی ورزش کردم و ماساژ پرینه دادم که برش نخورم، مشتاقانه منتظر برش بودم). تو همین حین دیدم دردم صفر شد، سرمو بلند کردم دیدم یه پسر به شدت سفید پاهاش دست دکترمه و برعکسه یهو صدا گریه ش رفت بالا. در کمال تعجبم گریم نیومد میخندیدم و با صدای بلند قربون صدقش میرفتم.منه خجالتی میگفتم جونم مامان قربون صدات بشم گریه نکن پسرم الاهی فدات بشم.گفتن الان تمیزش میکنیم میاریم. همینجور که خوابیده بودم بخیه میزد انداختنش روسینم. الاهی قربونش برم گریه میکرد از گشنگی دستشو میخورد. رو سینم کم کم آروم شد.داشت بخیه میزد دردی نداشتم ولی عبور نخو حس میکردم و هی پام میپرید میترسیدم بندازمش. اومدن برش داشتن و وقتی بخیه تموم شد دادنش که شیرش بدم و قدرت خداوند بزرگوار شیرم همون موقه اومد و خورد خیلی حس شیرینیه دلم میخواد بارها تکرار بشه. در واقع حس مادرانه ی اصلی از این لحظه تو وجودم شکل گرفت.😍😍😍 و امیر علی من ۲:۱۵ در تاریخ ۱۸ خرداد ۹۷ با وزن ۳۲۰۵ و قد ۵۱ متولد😍😍😍😍
امیدوارم هر کی بچه میخواد خیلی زود خدا حاجت رواش کنه.
یه توضیحی بدم :من ۴۰ هفتم تموم بود ولی فککنم اگه دو هفته دیگه صبر میکردیم دردام خودش شروع میشد حدس میزنم سن جنینم از سن بارداریم دو هفته عقب تر بود آخه بتام ۵ روز بعد از زمان پریدم ۵۰۰ بود همش، تو نی نی سایت اکثرا بالای ۱۰۰۰ هستن.، من خودم ترسیدم بیشتر صبر کنم.