همیشه هندی تصور میکردم ای خدا خیلی اسکول بودم مثلا داریم دور اتیش راه میریم لباسای هندی و ....😂😂😂😂
بچگیم نداشتم ولی الان دارم بسوزه پدر بی شوهری😂😂
یه سالن باشکوه با یه عالمه دیزاین گل طبیعی
کیک دو طبقه و یه لباس نگین دوز دنباله دار
با تاج فرحی
یه آرایش ملیح
خدایی عروسی خیلی خوبه آدم حس ملکه ها رو داره
یه سالگرد بگیر
لباس من تو رویاهام دنباله دار بود تا نا کجا اباد بعد یکی مراقب من باشه کسی پا رو دنباله لباسم نزاره😶
یا اینکه یه دختر بچه بیاد با باد بزن بادم بزنه که تو شلوغی گریمم خراب نشه...هووو😬😬
فكر كردم نوشتي فانتزي هاي بچگيتون.
هي ميخوندم ميگفتم چرا پس همه فانتزي هاشون فقققط عروسي بودههههه😂😂😂
من کفشای سیندرلا رو تصور میکردم سفید صورتی بندی حالت صندل روشم حالت رویایی....لباسمم پفی پرنسسی پشتش یه پاپیون توری و ناز صورتی😞با همین افکار خلم همچنان مجردم
اهان راسی منم دوسداشتم از ماشین بیام بیرون دسته گل تکون بدم😑😑😑
بخدا چنان شنلی برام سفارش دادن قوم شوهر از چادر بدتر تا تو تالار ده بار نزدیک بود زمین بخورم ب زور بردنم تو جلومو نمیدیدم😒😒😒
تصورم اینکه با چادرعروس میام اونوقت داماد تورو وچادررو از رو سرم برمیداره بعد لباس دنباله داره همه بچه ها دنباله لباسمو گرفتن
